تصویر روز | بازیهایی که با مرگ شخصیتها، حیرت طرفداران را برانگیخته

برخی از بهیادماندنیترین مرگهای دنیای کمیک زیر نظر مارول اتفاق افتادهاند. مارول خالق بعضی از بزرگترین مرگها (و البته بازگشتهای دوباره به زندگی) در تاریخ کتابهای کمیک بوده؛ مرگهایی که یا بهخاطر جسورانه بودنشان مورد تحسین قرار گرفتهاند، یا بهخاطر غمانگیز بودنشان در دل طرفداران جا خوش کردهاند. با این حال، همهی این مرگها همیشه با استقبال مواجه نشدهاند.

۵. مرگ خانم مارول باعث خشم هواداران شد
تنها چند روز پیش از انتشار رسمی، پنلهایی از شمارهی ۲۶ مجموعه مرد عنکبوتی شگفتانگیز به قلم زب ولز و طراحی جان رومیتا جونیور فاش شد؛ تصاویری که مرگ خانم مارول را نشان میدادند، آن هم در حالی که او برای نجات مریجین واتسون از قدرت تغییر شکلش استفاده میکرد. این افشاگری، موجی از خشم میان طرفداران بهراه انداخت.
درست است که همه توافق داشتند فداکاری کامالا خان شریفانه و در چارچوب شخصیت او بود، اما آنچه باعث خشم خوانندگان شد، این بود که او در کمیکی کشته میشود که حتی شخصیت اصلیاش هم نیست.
خشم طرفداران زمانی شدیدتر شد که شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه کوین فایگی شخصاً دستور مرگ کامالا را داده تا بعداً بتواند او را بهعنوان یک جهشیافته (موتانت) زنده کند و هویتش را با نسخهی دنیای سینمایی مارول هماهنگ سازد. همین اتفاق باعث شد مرگ او هم بهعنوان یک شوکسازی سطحی تلقی شود، و هم بهعنوان خیانتی به شخصیت و جایگاه کامالا خان در دنیای کمیک.

۴. مرگ واسپ ناگهانی و بیسروصدا اتفاق افتاد
در رویداد تهاجم پنهان، مارول بهوضوح نشان داد که هر قهرمانی میتواند یا یک اسکرال در لباس مبدل باشد، یا هدف حملهی آنها قرار بگیرد. یکی از اعضای مؤسس گروه انتقامجویان در دستهی دوم قرار گرفت: زمانی که مشخص شد نسخهی اسکرالی هَنک پِیم، فرمول رشد جنت ون داین را مسموم کرده است؛ اقدامی که او را به یک بمب ساعتی بدل کرد. در نهایت، ثور مجبور شد خودش جنت را بکشد.
برای بسیاری از طرفداران، مرگ جنت کاملاً ناگهانی و غیرمنتظره بود؛ چرا که او نقشی محوری در داستان نداشت و مرگش بیشتر شبیه یک شوکآفرینی بیهدف بود. بدتر از آن اینکه، جنت با نام ابرقهرمانی «واسپ» هنوز نتوانسته از تبعات این حادثه بهطور کامل رهایی یابد. هرچند او بعدها احیا شد، اما جایگاهش در میان شخصیتهای مهم دنیای مارول دیگر هرگز به سطح پیشین بازنگشت.
میتوان گفت بزرگترین قربانی تهاجم پنهان، سزاوار پایانی بسیار شایستهتر از این بود.

۳. مرگ گولیات برای برخی طرفداران تصویری نامناسب و بحثبرانگیز داشت
بیل فاستر سومین فردی است که لقب گولیات را به خود گرفته و همچنین خود را «گولیات سیاه» مینامد. سیاهپوست بودن بیل یکی از دلایل اصلی بود که مرگ او برای بسیاری از خوانندگان تلخ و ناخوشایند به نظر رسید. سقوط این قهرمان در شمارهی ۴ از سری جنگ داخلی به قلم مارک میلر و استیو مکنیون، همواره همراه با جنجال و بحثهای فراوان بود.
اما اصل جنجال بیشتر به این مربوط نبود که گولیات توسط یک کلون سایبرنتیکی از ثور کشته شد؛ بلکه به این دلیل بود که برخی از مخاطبان احساس کردند مارول صرفاً به این دلیل که بیل فاستر یک فرد رنگینپوست بود، او را به عنوان یک قربانی ساده و قابل چشمپوشی در شمار تلفات شوکهکنندهی سریال قرار داده است. این مسئله از نظر تصویری برای مارول بسیار بد جلوه کرد و طبیعی بود که پس از آن، مارول بابت این تصمیم پشیمان شود.

۲. مرگ ولورین پایانبندی ضعیفی داشت
از همان لحظهای که خبر مرگ ولورین اعلام شد، هیچکس باور نداشت که این پایان دائمی شخصیت باشد. با وجود هیاهوی زیاد و سریهای فرعی که حول این اتفاق شکل گرفت، رویداد مرگ ولورین برای مخاطبان بیشتر شبیه یک راه سریع برای کسب درآمد به نظر میرسید، اتفاقی که صرفاً بهمنظور ایجاد شوک و افزایش فروش تبلیغ شده بود.
این حس برای طرفداران وقتی بیشتر شد که ولورین خیلی زود پس از مرگش دوباره زنده شد. اینکه مارول چنین جایزهای برای مرگ ولورین تعیین کند و بلافاصله آن را پس بگیرد، باعث شد خوانندگان باور کنند تمام چیزی که تا آن لحظه خوانده بودند، عملاً بیمعنی بوده است. این رویداد یکی از دردناکترین مرگهای ولورین محسوب میشود، اما نه از نظر تأثیر عاطفی و نه از نظر اهمیت داستانی در رتبهی بالایی قرار ندارد.

۱. مرگ بروس بنر میتواند ناخوشایندترین پایان در جنگ داخلی دوم به شمار برود
جنگ داخلی دوم در مقایسه با نسخهی قبلیاش، شبیه به دنبالهای است که بیشتر به کشتن شخصیتها صرفاً برای ایجاد شوک گرایش دارد. یکی از موارد آشکار این اتفاق، زمانی است که هاوکآی، بروس بنر را بهخاطر شک مبهمی به وقوع یک هالک اوت هدف قرار میدهد. بروس بنر، یکی از پیشگامان محتوای مارول و اعضای مؤسس انتقامجویان، صرفاً برای پیش بردن داستان به قتل میرسد.
برای شخصیتی با این عظمت، بروس و هالک شایستهی مرگی باشکوهتر و با ساختار داستانی قویتر بودند، نه یک صحنهی گذرا و بیاثر که بهراحتی میتوان از آن گذشت. اما در سوی دیگر، مرگ او راه را برای معرفی هالک جاودان باز کرد؛ شخصیتی که جان تازهای به بروس بنر بخشید. به طرز عجیبی، مرگ نادرست و بیملاحظهی او تبدیل به یکی از هوشمندانهترین تصمیمات مارول در سالهای اخیر شد.
منبع: SR