خبر روز

خبر روز | بازیگر زن از ایلا تهرانی خواستگاری کرد

 ویدا جوان و ایلا تهرانی یک زوج جوان هنری هستند که اساس زندگی شان بر مبنای عشق بوده، آنها قواعد زندگی های مشترک عادی را به هم زدند و نشان دادند با صداقت و عشق هم می توان زندگی را شروع کرد. شاید برایتان جالب باشد بدانید ویدا جوان که نقش نامزد پژمان جمشیدی را در سریال پژمان بازی می کرد، در یک حرکت عجیب خودش از همسرش ایلا تهرانی خواستگاری کرده است آقای تهرانی هم به قدری از این موضوع ذوق زده شده که همان لحظه پاسخ مثبت را می دهد. اگر خواهان خواندن باقی ماجرا هستید مصاحبه با این زوج هنرمند را از دست ندهید.

ویدا جوان: حکایت آشنایی من و ایلا به چند سال قبل باز می گردد، یکی از دوستانم که از علاقه ام به دوبله با خبر بود مرا به استودیو ضبط صدای «ایلا» برد تا تست دهم. طی همین جلساتی که به آنجا می رفتم و با ایلا صحبت می کردیم به این نتیجه رسیدیم که علایق مشترک مان در رنگ ها، هنر و مسائل عمیق زندگی بسیار است و حتی پس از ازدواج تفاهم ما دو نفر برای خانواده هایمان هم خیلی جالب بود.

ایلا تهرانی: راستش را بخواهید آن چیزی که باعث شد من شیفته ویدا شوم و در تصمیم گیری ام برای ازدواج با او مصمم شوم جسارت و قدرتی بود که در او وجود داشت چیزی که این روزها کمتر به چشم می خورد. در ازدواج ما بسیاری از چیزها از جمله مراسم خواستگاری و عقد و عروسی به شیوه های رایج برگزار نشد و سعی کردیم ضمن احترام به سنت آن طور که خودمان دوست داریم این مراسم را برگزار کنیم، اتفاقی که در خواستگاری ما رخ داد و شاید به نظر برخی ها حتی نامتعارف به نظر برسد این بود که ویدا از من خواستگاری کرد و من هم آنقدر از این حرکت او شگفت زده شدم که بدون درنگ به او پاسخ مثبت دادم. معمولاً دخترها در ذهن شان است که مرد رویایی شان سوار اسب سفید شود و به خواستگاری آنها بیاید، در حالی که ویدا این قاعده را به هم زد و با اسب سفید به خواستگاریم آمد و من را با خودش برد. ما دوست داشتیم به سنت ها احترام بگذاریم و حرمت بزرگترها را هم نگه داریم، به همین خاطر دوست داشتیم با اجرای برخی از مراسم ها به خانواده مان نشان دهیم که برای آنها ارزش قائل هستیم به همین خاطر مراسم رسمی خواستگاری ما به شکلی کاملاً متفاوت و البته جالب برگزار شد تا ما از این طریق نشان دهیم که ضمن حفظ سنت ها نگاه و باورهای خودمان را برای ازدواج داریم به طور مثال وقتی به خواستگاری ویدا رفتم به جای گل و شیرینی کتاب سعدی را برای مادر ویدا و دو جلد از کتاب های هوشنگ ابتهاج را برای خود او هدیه بردم این موضوع برای هر دوی ما بسیار عزیز و دوست داشتنی بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *