بازآفرینی زن ایرانی در «بامداد خمار» با بازی لاله اسکندری از صلابت نرم تا مقاومت خاموش

لاله اسکندری در نقش نازنین حضوری دارد که از سطح یک مادر سنتی فراتر میرود و به چهرهای چندلایه بدل میشود. او توانسته با ترکیب صلابت و لطافت، شخصیت را به گونهای بسازد که هم نماینده زنان نسلهای پیشین باشد و هم نشانهای از مقاومت خاموش در برابر قواعد مردسالارانه. نگاههای طولانی، مکثهای حسابشده در دیالوگها و حرکات ظریف بدن، همه نشاندهنده درونیسازی نقش توسط اوست. چهره شرقی و تناسب فیزیکی اسکندری با شخصیت نازنین نیز به باورپذیری نقش کمک کرده و مخاطب را با تجربهای نزدیک به واقعیت مواجه ساخته است.

تفاوت بازی اسکندری با دیگر همبازیهایش در توانایی ایجاد تعلیق درونی است. مخاطب در هر صحنه حس میکند پشت سکوت یا نگاه او چیزی پنهان است؛ چیزی که روایت نمیگوید اما بازیگر با حضورش آشکار میسازد. این ویژگی باعث شده نازنین نهتنها در خدمت داستان، بلکه بهعنوان نمادی اجتماعی عمل کند؛ نمادی از زنانی که در سکوت، قواعد را تغییر میدهند و مسیر تازهای برای نسلهای بعدی میگشایند. در مقایسه با بختیاری که بیشتر در سطح باقی میماند و گلچین که لحظات پرتنش را بهخوبی اجرا میکند، اسکندری توانسته لایههای روانشناختی و اجتماعی شخصیت را برجسته کند و به عمق ببرد.



