سکانس روز | بررسی و نقد فیلم ناتور دشت غسل تطهیر با بتن

فیلم «ناتور دشت» کاراکترهای اضافی، بازیگران بیارتباط با کاراکتر و بازیهای بد، کم ندارد که شاید بارزترین آنها علی مصفا در نقش بایرام باشد. بایرام کاراکتری است که کار قاچاق انسان انجام میدهد. آیا واقعا انتخاب علی مصفا برای ایفای چنین نقشی مناسب است؟ بازیگری که به دلیل نقشهایش در سینمای ایران، خود به خود سمپات مخاطب است بنابراین کار سختی در پیش رو دارد تا کاراکتر بایرام را که سیاهی مطلق است باورپذیر کند. کارگردان هم کمکی به او نمیکند.

اگر کاراکترهای بایرام و پدر زن آیهان در فیلم شکل نمیگیرند، محیطبان بازنشستهای که نقش او را سعید آقاخانی بازی میکند بهطور کلی اضافی است. محیطبانی که به دو دلیل در داستان حضور پیدا میکند. اول آنکه اطلاعاتی از گذشته احمد پیران در اختیار مخاطب قرار دهد و دوم اینکه نقشی در پروسه تطهیر قهرمان داستان ایفا کند. پس خودش بهصورت مستقل وجود ندارد و اضافی است.
قبل از آنکه به شخصیت قهرمان داستان بپردازیم لازم است در خصوص کاراکتر آیهان (با بازی میرسعید مولویان) که شاید بهترین بازی این فیلم باشد بحث کنیم. آیهان نسبت به سایر کاراکترهای فیلم «ناتور دشت» باورپذیرتر است. بازی هم تا حدودی خوب است هرچند در پایان فیلم با آن پلکزدنهای مداوم در دام اور اکت (Over act) میافتد. مشکل کاراکتر آیهان در ارتباط میان او و همسرش است. ارتباطی که نهتنها از لحاظ عاطفی شکل نمیگیرد بلکه منطقی هم نمیشود. کاراکتر هلما یا حلما (با بازی شبنم قربانی) همسر آیهان است. مشکل او از همان اسمش آغاز میشود.

قهرمان داستان بهدرستی از خود گذشت تا جان کودکی را نجات دهد پس دیگر چه نیازی است، حس انسانیای که در مخاطب زنده شده است را با اشکهای پشت تلفن پیران سانتیمانتال کنیم. محمدرضا هنرمندان هرچقدر در تکنیک کارگردانی، نوع روایت و حتی فرم اثر خوب کار میکند اما در شخصیتپردازی بسیار بد است. کاراکترهای اضافی، بازی بد بازیگران، خرده داستانهای بیربط و بلاتکلیف بودن قهرمان داستان، تمامی زحمتهایی که در راستای رسیدن اثر به فرم هنریاش انجام میپذیرد را نابود میکند.
منبع: گیمفا
مجله گلی شی با بروزترین ها در حوزه سینما و تلوزیون همواره کنار شما عزیزان میباشد.