خبر روز

بررسی و نقد قسمت ششم و هفتم «بامداد خمار» داستان بالاخره شروع می‌شود!

در ادامه‌ی جریان بررسی‌های ما از سریال بامداد خمار نرگس آبیار، خوشحالیم که بالاخره داستان شروع شده است، چون هم دری برای صحبت درباره‌ی آن باز می‌کند، هم جریان تحمل کردن آن را ساده‌تر. هفت قسمت طول کشید، اما بالاخره داستان شروع شد.

bamdad khomar episode6

پیش از هر چیز شما را به دو مطلب قبلی بررسی‌های بامداد خمار رجوع می‌دهیم، که دیگر لازم نباشد موضوع‌های تکراری مثل ضعف فنی سریال یا بازی‌ها یا حتی دلایل پشت ساخت سریال را بازگو کنیم. دوربین هنوز تمام مدت در و دیوار را فیلم می‌گیرد، بازیگرهای اصلی سریال در اجرا ناتوان هستند و لحن هم بی‌ثبات است و همه‌ی چیزهایی که پیش از این گفته بودیم، در ادامه‌ی سریال هم پابرجا هستند و دیگر از آن‌ها صحبت نمی‌کنیم.

bamdad khomar episode6 2

قسمت ششم

پس از پنج قسمت چشم‌چرانی و رفتن به سقاخانه برای دعا، بالاخره در ابتدای قسمت ششم شاهد یک صحنه‌ی رمانتیک بین محبوبه و رحیم هستیم. موسیقی بسیار خوب روی صحنه نشسته است تا حس و حال رمانتیک و عاشقانه‌ی خوبی را تداعی کند، اما مثل همیشه دوربین کار را خراب می‌کند. پیش از این گفته بودیم که دوربین روی دست و لرزش آن (که در بامداد خمار از میزان نرمال هم بارها فراتر می‌رود)، بیشتر به درد صحنه‌های اکشن می‌خورد، نه یک صحنه‌ی رمانتیک. البته که بالاخره آن حجم از زوم‌های بیهوده و پوچ روی همه چیز، یک بار روی چهره‌ی رحیم در حالی که به محبوبه نگاه می‌کند، جواب می‌دهد.

bamdad khomar episode7 1

قسمت هفتم

بدون شوخی، به نقطه‌ی آغازین سریال رسیدیم. قسمت هفتم که با مهمانی عموخان و منصور آغاز می‌شود، شروع داستان و درگیری‌ها را رقم می‌زند.با ورود به خانه‌ی عموخان، باز هم با طراحی عالی دکور روبرو می‌شویم. جزییات گوشه گوشه‌ی محیط، اتاق‌ها و لباس‌ها، همگی به‌شدت زیبا هستند.درگیری‌های داستانی از همان ابتدای قسمت و با صحبت محبوبه و مادرش و فشاری که از سمت بصیرالملک، پدر او رویش قرار داده شده تا جواب خواستگاری اصلان را بدهد، ذهن محبوبه را مغشوش می‌کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *