خبر روز | تصاویر سریال Skeleton Crew جنگ ستارگان با چاشنی سیاره گنج

دیزنی این روزها تعداد معدودی از طرفداران وفادار برند جنگ ستارگان را با سریال دیگری خوشحال کرده است.کارگردان فیلمهای مرد عنکبوتی MCU یعنی جان واتس با Skeleton Crew، سعی دارد سبک فیلمهای کودکانه دهه 80 میلادی را تداعی کند و در عین حال نسل جدیدی را به جهان جنگ ستارگان جذب کند.

با این حال، طبق معمول سنت دیزنی، آنها توانستند این موفقیت را نیز به سطحی ناسالم برسانند، تا اینکه به نقطهای رسیدیم که خبر تولید یک داستان جدید جنگ ستارگان، که زمانی یک رویداد به حساب میآمد، دیگر واقعاً هیچکس را خارج از مخاطبان هاردکور هیجانزده نمیکند.
خب اکنون در چنین فضایی سریال Skeleton Crew (جنگ ستارگان: خدمه اسکلت) از راه رسیده است. پروژه جدید جنگ ستارگان در دیزنی پلاس، دومین پروژه در سال جاری پس از سریال فاجعه آمیز Acolyte (در این دنیای سینمایی، تنها The Holiday Special رتبه کمتری در IMDb دارد). اما این بار منتقدان و بینندگان خیلی بیشتر و بهتر از این سریال استقبال کردند.

به نظر من این استقبال عمدتاً به دلیل بی تکلفی آشکار این سریال است؛ این یعنی مخاطب اصلی داستان جدید جنگ ستارگان، کودکان هستند. و سریال کار خود را برای جذب چنین مخاطبی به خوبی انجام میدهد. جان واتس در این داستان روایتگر ماجراهای ساده و خنده دار قهرمانان جوانی است که در جستوجوی ماجراجویی هستند.
داستان Skeleton Crew با ماجرای حمله ناموفق دزدان فضایی به یک سفینه خاص شروع میشود. این دزدان شرور یک سفینه فضایی را میگیرند، اما هیچ چیز ارزشمندی در آنجا وجود ندارد. پس از این، دزدان علیه کاپیتان خود شورش میکنند. در همین حال، در سیاره دور ات آتین، یک دانش آموز به نام ویم (رائپوی کابت-کانیرز) رویای جدای شدن را در سر میپروراند، اما همین رویاپردازی او باعث میشود هر از گاهی دیر به کلاسهایش برسد.

در این فضای رویاپردازی، ویم که یک بار دیگر در راه مدرسه گم شده، دریچهای در جنگل پیدا میکند و بلافاصله تصمیم میگیرد که به یک معبد جدای برخورد کرده است. اما وقتی قهرمان به همراه بهترین دوستش نیل (رابرت تیموتی اسمیت) به آنجا برمیگردد، معلوم میشود که آنها در واقع در یک سفینه قدیمی به سر میبرند. در این بین دو همسال جسور دیگر آنها، یعنی کیبی (کیریانا کراتر) و فرن (رایان کیرا آرمسترانگ)، برای حق پیشگام بودن در کشف این مکان با این دو پسر رقابت میکنند.

حتی در زمان رهبری جورج لوکاس هم مجموعههای انیمیشنی و همچنین فیلمهای لایو اکشن با هدف مخاطب کودک منتشر میشدند. در دوران مدرن نیز پروژههای زیادی با هدف جذب مخاطبان کودک و نوجوان به طور مرتب ظاهر میشوند. موضوع دیگر این است که آنها اکنون این کار را در مقیاسی بزرگتر انجام میدهند؛ منظور من این است که آثار جدید جنگ ستارگان در قالب یک سریال تمام عیار و پرهزینه و حتی با حضور کارگردانهای جذاب در راس کار تولید میشود.

به نظر من این سریال را میتوان به بهترین نحو با عنوان «گونیها در فضا» توصیف کرد، و این فرضیه یادآور بسیاری از داستانهای قدیمی است که با فیلم «پرواز مسیریاب» شروع میشود؛ فرمولی که در آن بچهها به طور تصادفی دست خود را به وسیله نقلیه ناآشنایی میزنند و راهی یک سفر ماجراجویانه میشوند. دقیقاً چنین آثاری الگو سازندگان سریال Skeleton Crew شدهاند و جان واتس و دیگر اعضای تیم تولید توسط فیلمهای خاطرهساز دهه هشتاد هالیوود به سمت تولید این سریال هدایت شدهاند.

در روند این سریال و آثار مشابه سینمایی آن، شخصیتهای جوان با صحبت در واکی تاکی و رویای ماجراجویی شروع به یک سفر میکنند و دوربین با یک قاب آشنا از پایین آنها را در حالی که به یک سوراخ آشکارا خطرناک نگاه میکنند، به نمایش میگذارد. دقیقاً از همین حرکات در Stranger Things، بهترین پروژه نوستالژیک سالهای اخیر نیز استفاده شد. با این تفاوت که در اینجا کودکان نه با دوچرخه، بلکه با دوچرخههای پرنده در خیابانها مسابقه میدهند.

باید بدانید از نظر طرح داستان، نباید انتظار بزرگی از «Skeleton Crew» داشته باشید، اما این چیزی است که نمایش را بسیار جذاب میکند. این سریال به طور رسمی به جنگ ستارگان متصل است و از نظر زمانی در جایی نزدیک The Mandalorian و Ahsoka قرار دارد. اما برای تماشای آن نیازی نیست تاریخ این جهان را با جزئیات بدانید – یک آشنایی سطحی با فیلمها کافی است.

از سوی دیگر، مخاطرات و دسیسهها داستانی بسیار متعارف هستند؛ این یک داستان معمولی از کودکان گمشده است که به خانه باز میگردند. بنابراین حدس زدن شخصیت حیله گر داستان با بازی جود لاو نیز از همان دقایق ابتدایی بسیار آسان است. در عوض، مهم است که او و قهرمانان باید به یکدیگر کمک کنند.

البته همه چیز آنقدر هم گلگون نیست. برای مثال در حالی که گرافیک پسزمینه همیشه نگرانکننده نیست، اما شخصیت نیل که توسط رایانه تولیده شده در پسزمینهی افراد معمولی کمی بیتفاوت از آب درآمده. و سایر کودکان خدمه اسکلت نیز گاهی اوقات بیش از حد مقوایی بازی میکنند. اما، خوشبختانه، اوضاع از قسمت سوم بهتر میشود. اما چرا؟ چون جود لاو در کنار آنها قرار میگیرد و شروع به کارگردانی اکشن میکند و با اجرای پر جنب و جوش خود، اجرای معمولیتر بچهها را کمرنگ میکند.
منبع: ویجیاتو