خبر روز | ۱۰ دیالوگ برتر آسوکا در دنیای Star Wars

شخصیت آسوکا از زمان معرفیاش در انیمیشن Star Wars: The Clone Wars تبدیل به یکی از محبوبترین شخصیتهای دنیای جنگ ستارگان شد و در ادامه به گسترش این مجموعه کمک کرد. او حتی در شخصیتپردازی آناکین اسکایواکر هم نقش داشت سریال اختصاصی خودش را نیز دارد که فصل دوم آن قرار است ساخته شود.
بینندگان هرچه بیشتر با شخصیت آسوکا آشنا میشدند، بیشتر متوجه میشدند که او شخصیت خردمندی است و افرادی مثل اوبی-وان، آناکین و حتی لوک اسکایواکر چیزهایی از او یاد گرفتند. در ادامه با بهترین دیالوگهای این شخصیت در دنیای Star Wars آشنا خواهید شد و پی میبرید که آسوکا چه شخصیت بینظیری است.

۱۰- «گاهی اوقات شاگرد استاد را راهنمایی میکند.» – در سریال The Book of Boba Fett
با این که سریال The Book of Boba Fett چندان مورد قبول طرفداران نبود، اما همه قبول دارند که چند قسمت آخر توانست این سریال را نجات دهد و شخصیتهای جذابی را برگرداند. در قسمتهای آخر بار دیگر آسوکا و لوک اسکایواکر را میبینید و لوک قصد دارد یک آکادمی جدای جدید بسازد.
با اینکه آسوکا تمایل چندانی به کمک نداشت، اما نصیحتی از زمانی که زیر دست آناکین آموزش میدید را به لوک گفت. آسوکا در ماجراجوییهای در انیمیشن Clone Wars فهمیده بود که استاد همیشه کار درست را انجام نمیدهد و گاهی آنها هستند که نیاز به یادگیری و کمک دارند. هر فردی، با توجه به تواناییهایش، میتواند چیزی را یاد بدهد، چه شاگرد و چه استاد.

۹- «قدرت برخی از رهبران انگیزه دادن به دیگران است.» – فصل چهارم Clone Wars
آموزش دیدن توسط قدرتمندترین جدایها در دوران جنگهای کلون باعث شد که آسوکا یاد بگیرد که قدرت فیزیکی همیشه راهحل مشکلات نیست، بهویژه برای یک رهبر. در دنیای جنگ ستارگان، بسیاری از شخصیتها قدرت فیزیکی را تحسین میکنند، اما آسوکا از استادش آموخت که گاهی بهترین کاری که یک رهبر میتواند انجام دهد، انگیزه دادن به دیگران است.
این مسئله باعث شد که خود او نیز به رهبری واقعی تبدیل شود؛ چه در دوران جنگهای کلون که بیشتر ابتکار عمل را بهدست گرفت، و چه پس از ترک محفل جدای که مسیر خود را در پیش گرفت و اطرافیانش را هدایت کرد.

۸- «من از پروتکل استاندارد جدایها پیروی نکردم.» – فصل اول سریال Ahsoka
بدون شک یکی از مهمترین اتفاقات سیر شخصیتی آسوکا جدایی او از محفل جدای بود. در یکی از داستانهای این انیمیشن برای آسوکا پاپوش دوخته بودند و محفل جدای تصور کرده بود که آسوکا خیانتکار است. هرچند حقیقت بعدها مشخص شد، اما آسوکا به دلیل رفتار آنها از محفل جدا شد. این ماجرا مخالفت او با قوانین جدایها را به حد رساند و در نهایت تصمیم گرفت آن را کنار بگذارد.
این جمله واقعاً نشان میدهد که آسوکا از زمان جنگهای کلون چقدر پیشرفت کرده است. او از سیستمی معیوب که به او خیانت کرد جدا شد و حالا آنقدر راحت دربارهاش صحبت میکند که انگار آن اتفاقات تاثیر چندانی روی او نداشتهاند. البته میدانیم که جدا شدن از محفل تصمیم راحتی برای او نبود و شاید گذر زمان او را سرسختتر کرده است.

۷- «خشم و ناراحتی سریعا به تو قدرت میدهند، اما در عین حال تعادلت را به هم میزنند.» – فصل اول سریال Ahsoka
اگر فقط یک نفر باشد که خطرات قدرت خشم و ناراحتی را بداند، آن فرد آسوکا است. پس از از دست دادن آناکین به نیروی تاریکی، او به خوبی یاد گرفت که احساسات منفی به راحتی میتوانند اعمال تو را کنترل کنند. وقتی او ماندالورین جوانی به اسم سابین رن را زیر بال و پر خود گرفت و به او استفاده از نیرو را یاد داد، احساسات مشابهی را در او یافت.
آسوکا نیز خودش یکی از افرادی بود که خشم خود را کنترل نمیکرد، مخصوصا در زمانی که هنوز در حال یادگیری بود. اما با گذر زمان که یک جدای واقعی بین نیروی تاریکی و روشنایی تعادل دارد و نزدیک شدن به تاریکی میتواند تعادل او را خراب کند.

۶- «هرجا که نیاز باشد میروم.» – فصل اول سریال Ahsoka
آسوکا از زمانی که راهش را از محفل جدا کرد، وابسته به جای دیگری نشد و زیر بار قوانین دیگران نرفت. به گفتهی خودش، او جاهایی میرفت که نیاز بود و ماندگار میشد. این یکی از دلایلی است که آسوکا را تبدیل به یک شخصیت جالب میکند.
آسوکا مقید به یک قانون یا گروه خاصی نیست و این یعنی وقتی او به فردی کمک میکند و با کسی مبارزه میکنی، کار درست را از نظر خودش انجام میدهد. او مسئولیتش را در درون خودش یافته و نه در کتابی سنگین از قوانین. به نوعی آسوکا نمایانگر یک قهرمان کلاسیک همچون لوک است که کار درست را انجام میدهد و راه آسان را انتخاب نمیکند.

۵- «گاهی حتی علتهای درست عواقب بدی دارند.» – فصل اول سریال Ahsoka
مسیر جهنم با نیلتهای خوب سنگفرش شده است؛ این مسئلهای بود که آسوکا در آموزش به سابین رن با آن مواجه شد و نمیدانست باید آموزش را متوقف کند یا خیر. در یکی از رویدادهای اخیر، اگرچه سابین نیت خوبی داشت، اما نتیجه آن کارها فاجعهبار بود. همین مسئله باعث میشود آسوکا در مورد ادامه آموزش سابین تجدیدنظر کند.
به دلیل دوری طولانیمدت آسوکا از محفل جدای، او دیگر آن خودبرتربینی رایج در بین بسیاری از جدایها را ندارد. همین تجربه باعث شده که او در تصمیمگیریهایش بسیار محتاطتر عمل کند و تا زمانی که از انتخابش اطمینان نداشته باشد، از انجام آن خودداری میکند.

۴- «سیاستهای جنگ دیگر به اندازه زمانی که تصور میکردم سیاه و سفید نیستند.» – فصل سوم Clone Wars
آنچه آسوکا را در دوران جنگهای کلون از سایر جدایها متمایز میکرد، توانایی او در دیدن فراتر از دیدگاه جمهوری نسبت به جنگ بود. او پس از ملاقات با برخی اعضای جداییطلب و درک اینکه آنها ذاتا انسانهای بدی نیستند، به بینشی دست یافت که بسیاری از شخصیتها به آن توجهی نمیکردند، دو طرف درگیری کامل خوب یا بد نیستند.
موضوعات و پیامهای داستان دربارهی جنگ نشاندهندهی بینظیر بودن این انیمیشن است. آسوکا بهعنوان واسطهای برای مخاطب جهت درک این مفاهیم، جملهای دارد که تقریبا بهکمال لایههای زیرین کل مجموعه را خلاصه میکند، همچنین یکی از دلایل اصلی سقوط جمهوری را نشان میدهد.

۳- «انتخاب کردم که زندگی کنم.» – فصل اول سریال Ahsoka
در سریال Ahsoka میبینیم که به نظر آسوکا دیگر مثل سابق نیست و آشفته است. اما او برای مقابله با تهدیدهای جدید باید خودش را آماده کند و چه کسی بهتر از روح استاد سابقش، آناکین اسکایواکر، میتواند به او کمک کند.
در مقابله با روح آناکین، آسوکا به دوران جنگ کلونها میرود و با آناکینی صحبت میکند که زمانی او را میشناخت، و همچنین باید با نسخهای از او مبارزه میکرد که به سمت نیروی تاریکی رفته بود. در این تجربه او میتواند دوباره دلیلی برای زندگی پیدا کند و تبدیل به همان قهرمانی شود که از چیزی نمیترسد.

۲- من جدای نیستم.» – فصل دوم انیمیشن Star Wars: Rebels
آسوکا در این انیمیشن مجبور میشود با استاد سابقش مبارزه کند، با کسی که تبدیل به یک ارباب تاریکی به اسم دارث ویدر شده است. نبرد بین این دو تنشزا، احساسی و دراماتیک است و نقطهی مهمی برای آسوکا به عنوان یک شخصیت محسوب میشود.
آنچه به تاثیرگذاری این دیالوگ کمک میکند، شباهت این صحنه با آخرین دیدار آسوکا و آناکین است. در آن زمان، آسوکا در حال ترک محفل جدای بود و آناکین یکی از معدود افرادی را که میتوانست او را از کشیده شدن به سمت نیروی تاریکی نجات دهد از دست داد. آسوکا در این لحظه پس از سالها تردید دربارهی راه و روش جدای، با اعتماد به نفس میگوید که دیگر جدای نیست، درست مثل آناکین.

۱- «ترکت نمیکنم، این بار نه.» – فصل دوم انیمیشن Star Wars: Rebels
آسوکا پس از ترک محفل، از ترک کردن آناکین احساس گناه میکرد. او تا حدودی خودش را مقصر سقوط آناکین به نیروی تاریکی میداند و اگر در کنارش بود، شاید میتوانست او را منصرف کند یا نجاتش دهد. وقتی آسوکا بعد از مدتها آناکین را میبیند، قول میدهد که او را دوباره ترک نخواهد کرد، هرچند که برای این مسئله بسیار دیر شده است.
او به قدری برای جبران اشتباهش مصمم است که حتی ممکن بود به قیمت جانش تمام شود. در شرایطی که هر کسی باید از دارث ویدر فرار کند، آسوکا تصمیم میگیرد همان کاری را انجام دهد که از نظر خودش واقعا درست است.
منبع: Collider