خبر روز | درباره شیوه اقتباس نرگس آبیار از رمان سیمین دانشور در سریال سووشون

با به جریان افتادن انتشار سریال «سووشون» نگاهی داریم به شیوه اقتباس نرگس آبیار از رمان مشهور سیمین دانشور.

نرگس آبیار در اقتباس «سووشون» به تمام جزئیات رمان سیمین دانشور پایبند مانده است.
در فیلمها و سریالهایی که به نحوی براساس یک رمان مشهور شکل گرفتهاند، با انواع و اقسام شیوه اقتباس مواجهایم. بعضی از آثار صرفا با نگاهی آزاد نسبت به رمان ساخته شدهاند. در بعضی از آنها چارچوب اولیه و کلیات یکی است اما کارگردان اثر سعی کرده است در جزئیات، سلیقه خودش را اعمال کند. بعضی آثار اقتباسی خیلی زیاد به منبع اقتباس نزدیک شدهاند و در عین پایبندی سعی کردهاند، اثری مستقل تولید کنند.

توجه بیش از اندازه به بعضی جزئیات باعث شده ریتم در جاهایی بیش از حد کند شود.
با وجود اینکه میتوان این پایبندی کامل را قابل تأمل دانست اما نقدهایی هم به آن وارد است. بهرحال رمان و سریال دو فرم جداگانه دارند و خیلی از مسائل را نمیتوان به قالب تصویر درآورد. مثلا در قسمت اول با یک دیالوگ بسیار طولانی حدود پانزده دقیقهای از مک ماهون با زری و یوسف مواجهیم. خواندن یک دیالوگ طولانی در رمان کار سختی نیست اما نمیتوان انتظار داشت مخاطبان یک سریال، بنشینند و از اول تا آخر به یک دیالوگ طولانی گوش بدهند. طبیعتا حجم بالای این بخش اتصالشان را با اثر قطع میکند.

آبیار برای نزدیک شدن به خیالات و فضای ذهنی زری، از دوربین روی دست استفاده کرده است که تمهید چندان مناسبی نیست.
مسئله مهم بعدی به حرکات دوربین روی دست برمیگردد. بخشی از ماجراهای «سووشون» در ذهن زری اتفاق میافتد. درواقع همزمان با پیش رفتن ماجراها در صحنه مرکزی، ما ماجراهایی را هم در ذهن زری شاهد هستیم. آبیار برای نمایش این خیالات، از دوربین روی دست استفاده کرده است؛ شیوهای که برای بسیاری از مخاطبان خوشایند نیست. در بخشی از کامنتها میخوانیم که عدهای نوشتهاند سرشان از چرخش دوربین گیج رفته و احساس خوبی نسبت به آن ندارند. این حرکت مداوم باعث شده چشمها مدام درحال چرخش باشد و ارتباط احساسی دقیقی بین مخاطب با اثر شکل نگیرد. در رمان نمایش خیالات و سیالیت ذهن بهراحتی رخ میدهد و انتقال معنی درست انجام میشود. ولی در سریال باید تمهیدی برای آن اندیشید که هم معنا به درستی منتقل شود و هم ماحصل کار خستهکننده نباشد.
منبع: فیلم نیوز