خبر روز

خبر روز | 5 فیلم و سریال برتر گای ریچی از شرلوک تا پیمان

گای ریچی از ساخت آثار کالت کم‌هزینه‌ی ابتدای دوران کاری‌اش مانند «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» تا رسیدن به بلاک‌باسترهای عظیم هالیوودی و تجربه‌های ژانری متفاوت، مسیری پرفراز و نشیب و گاه بحث‌برانگیز را پیموده است. این سفر سینمایی نشان‌ دهنده‌ی تلاشی مداوم برای تطبیق آن امضای منحصربه‌فرد با قالب‌ها و انتظارات گوناگون است؛ تلاشی که نتایج آن همواره محل بحث میان منتقدان و تماشاگران بوده اما ثابت می‌کند که گای ریچی یکی از اساتید ترکیب سرگرمی خالص با کارگردانی هوشمندانه به شمار می‌رود.

انتخاب 5 اثر برجسته از میان این مجموعه، فقط یک رتبه‌بندی ساده نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازنگری در مولفه‌های کلیدی و تکامل سبک فیلم‌سازی ریچی و بررسی دقیق‌تر لحظاتی که در آن‌ها، سبک بصری متمایز او با داستان‌گویی‌اش به هماهنگی و تاثیرگذاری بیشتری دست یافته است. این فهرست، دعوتی است به درک عمیق‌تر فراز و فرودهای یکی از متمایزترین و البته تاثیرگذارترین صداهای سینمای بریتانیا در چند دهه‌ی اخیر.

5. شرلوک هلمز (Sherlock Holmes)- شرلوک هلمز: بازی سایه‌ها (Sherlock Holmes: A Game of Shadows)

  • کارگردان: گای ریچی
  • بازیگران: رابرت داونی جونیور، جود لا، ریچل مک‌آدامز، کلی رایلی، ادی مارسن، نومی راپاس، جرد هریس، استیون فرای
  • سال اکران: فیلم اول 2011- فیلم دوم 2009
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: فیلم اول 69 از 100- فیلم دوم 59 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: فیلم اول 7.6 از 10- فیلم دوم 7.4 از 10

ورود گای ریچی به دنیای شرلوک هلمز با فیلم محصول سال 2009 و دنباله‌ی آن «بازی سایه‌ها» که در سال 2011 منتشر شد، نقطه‌ی عطفی هم در کارنامه‌ی او و هم در تاریخ طولانی آثار اقتباس شده از این کارآگاه مشهور بود. ریچی با جسارتی مثال‌ زدنی، تصویر کلاسیک هلمز به عنوان یک متفکر صرف را کنار زد و او را به عنوان یک نابغه‌ی بوکسور، استاد تغییر قیافه، و یک قهرمان اکشن تمام‌عیار بازآفرینی کرد که هوش سرشارش با توانایی‌های فیزیکی‌اش در هم آمیخته است. در این برداشت، رابرت داونی جونیور شخصیتی غیرمتعارف، کاریزماتیک و اندکی آشوبگر را از هلمز به تصویر می‌کشد. به موازات او، دکتر واتسون (با بازی جود لا) نیز از همراه و وقایع‌نگار منفعل همیشگی، به یک کهنه‌سرباز همراه، شریکی قابل اتکا در ماجراجویی‌ها و البته صدای عقل سلیم در مقابل جنون هلمز تبدیل می‌شود. شیمی بی‌نظیر و بده‌بستان‌های کلامی میان این دو بازیگر، قلب تپنده و یکی از بزرگترین نقاط قوت هر دو فیلم است که تماشای آن‌ها را به شدت توصیه می‌کنیم.

ریچی در این دوگانه، سبک بصری پرانرژی و شناخته شده‌ی خود را به شکلی موفقیت‌آمیز به لندن ویکتوریایی منتقل کرد. تدوین‌های سریع، استفاده‌ی خلاقانه از حرکت آهسته برای نمایش فرآیند ذهنی و پیش‌بینی مبارزات توسط هلمز (که به یکی از امضاهای تصویری این فیلم‌ها بدل شد)، بازآفرینی کمی غیرطبیعی اما پرجزئیات و باورپذیر آن دوران و موسیقی متن پرهیجان و ماندگار هانس زیمر، همگی دست به دست هم دادند تا تجربه‌ای متفاوت و بسیار سرگرم‌ کننده از دنیای هلمز خلق شود. فیلم اول با معرفی این دنیای جدید و قرار دادن هلمز در برابر نقشه‌های شیطانی لرد بلک‌وود، زمینه‌چینی موفقی انجام داد و فیلم دوم، «بازی سایه‌ها»، با معرفی بزرگ‌ترین دشمن هلمز، پروفسور موریارتی (با بازی حساب‌ شده‌ی جرد هریس) و گسترش داستان به سطحی بین‌المللی، تنش ماجرا را به اوج رساند و بر رقابت مرگبار میان دو ذهن برتر تمرکز کرد. باید اذعان کرد که انرژی، نوآوری در پرداخت شخصیت‌ها، بازی‌های قوی و کارگردانی ماهرانه‌ی ریچی باعث شده‌اند تجسم او از شرلوک هلمز مثل روز اول باطراوت و تماشایی باشد. 

4. پیمان (Guy Ritchie’s The Covenant)

  • کارگردان: گای ریچی
  • بازیگران اصلی: جیک جیلنهال، دار سلیم، آنتونی استار، الکساندر لودویگ، امیلی بیچام
  • سال اکران: 2023
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 75 از 10

قرار دادن «پیمان» در میان برترین آثار گای ریچی، بیش از هر چیز، گواهی بر تطبیق‌پذیری و گسترش دامنه‌ی هنری این کارگردان بریتانیایی است. این فیلم یک درام جنگی نفس‌گیر و به‌ شدت انسانی در بستر جنگ افغانستان است که فرسنگ‌ها با کمدی‌های جنایی شیکی که ریچی با آن‌ها شناخته می‌شود فاصله دارد. فیلم روایتگر داستان یک گروهبان آمریکایی به نام جان کینلی (با بازی جیک جیلنهال) و مترجم افغان وفادار و متعهدش احمد (با اجرای درخشان دار سلیم) است. پس از آن که کینلی در یک کمین مرگبار به شدت زخمی می‌شود، احمد در اقدامی خارق‌العاده و فداکارانه جان خود را به خطر می‌اندازد تا او را از میان مناطق تحت کنترل دشمن عبور داده و به مکانی امن برساند. این عمل، دینی سنگین بر گردن کینلی می‌گذارد و او را وادار می‌کند تا پس از بازگشت به خانه، برای نجات احمد و خانواده‌اش که اکنون تحت تعقیب طالبان هستند، همه‌چیز را به خطر انداخته و به جهنم بازگردد.

چیزی که «پیمان» را برجسته می‌کند، فاصله گرفتن عامدانه‌ی ریچی از سبک همیشگی‌اش است. اینجا خبری از تدوین‌های فوق سریع، شوخی‌های خیابانی یا روایت‌های غیرخطی نیست. در عوض همه چیز سرراست روایت می‌شود و ریچی با کارگردانی دقیق و کنترل‌ شده، بر ساختن تعلیق، اجرای بی‌نقص صحنه‌های اکشن واقع‌گرایانه و پرتنش و مهم‌تر از همه، بر رابطه‌ی عمیق و انسانی بین دو شخصیت اصلی تمرکز می‌کند. «پیمان» گای ریچی به شکلی موثر مضامین سنگینی چون وفاداری، شرافت، دِین اخلاقی و بار سنگین یک «پیمان» ناگفته را در دل یک موقعیت بی‌رحمانه به تصویر می‌کشد که همین ویژگی‌ها ارزش آن را صدچندان می‌کند.

3. آقایان (The Gentlemen)

  • کارگردان: گای ریچی
  • بازیگران اصلی: متیو مک‌کانهی، کالین فارل، هیو گرانت، چارلی هونام، هنری گلدینگ، میشل داکری، جرمی استرانگ
  • سال اکران: 2019
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 75 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10

پس از یک دهه تمرکز بر پروژه‌های بزرگ هالیوودی و اقتباس‌های سینمایی، «آقایان» نشان‌ دهنده‌ی بازگشت پیروزمندانه‌ی گای ریچی به همان فرمول و ژانری بود که او را به شهرت جهانی رساند: کمدی- جنایی هوشمندانه، پر از دیالوگ‌های تند و تیز، شخصیت‌های کاریزماتیک و داستان‌های پیچیده‌ای که در دنیای زیرزمینی لندن رخ می‌دهند. این فیلم برای طرفداران قدیمی‌اش نفسی تازه و یادآور بهترین لحظات آثار کالت اولیه‌اش بود. داستان فیلم حول محور میکی پیرسون (با بازی متیو مک‌کانهی)، یک آمریکایی زیرک و خونسرد می‌چرخد که یک امپراتوری بسیار پرسود و مخفی کشت و توزیع ماری‌جوانا را در املاک اشرافی بریتانیا برپا کرده و اکنون قصد دارد از این تجارت پرخطر خارج شود. تصمیم او برای فروش کسب‌وکارش، جنگ قدرتی پنهان و آشکار را میان مجموعه‌ای از شخصیت‌های رنگارنگ به راه می‌اندازد؛ از گانگسترهای رقیب و نجیب‌زاده‌های بی‌پول گرفته تا سردبیران روزنامه‌های زرد و نسل جدیدی از خلافکاران خیابانی. نکته‌ی جذاب فیلم، ساختار روایی آن است؛ بخش عمده‌ای از ماجرا توسط فلچر (با نقش‌آفرینی متفاوت و درخشان هیو گرانت)، یک کارآگاه خصوصی و خبرنگار فرصت‌طلب، در قالب یک فیلمنامه‌ی پیشنهادی برای دست راست میکی، یعنی ری (چارلی هونام)، روایت می‌شود که این خودآگاهی روایی، امضای بازیگوشانه‌ی ریچی بر این اثر تماشایی است.

«آقایان» عصاره‌ای از بهترین ویژگی‌های سبک گای ریچی را در خود دارد. پیرنگ‌های متعدد که با ظرافت در هم بافته می‌شوند، دیالوگ‌هایی که سرشار از طعنه، کنایه و ناسزاهای خلاقانه هستند، بازیگرانی درجه یک که هر کدام در نقش خود می‌درخشند (به‌ویژه هیو گرانت و کالین فارل) و ترکیبی بی‌نقص از خشونت ناگهانی و طنز سیاه. فیلم نسبت به آثار اولیه ریچی شاید کمی صیقل‌ خورده‌تر و ساختارمندتر به نظر برسد، اما همان انرژی، هوشمندی و جذابیت را حفظ کرده و بدون شک یکی از نقاط برجسته‌ی کارنامه‌ی او و نماینده‌ای شایسته از دوران جدید فعالیتش است.

2. ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده (Lock, Stock and Two Smoking Barrels)

  • کارگردان: گای ریچی
  • بازیگران اصلی: جیسون فلمینگ، دکستر فلچر، نیک موران، جیسون استاتهام، استیون مکینتاش، وینی جونز، استینگ
  • سال اکران: 1998
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 75 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10

این فیلم فقط اولین اثر بلند گای ریچی نیست؛ بلکه یک پدیده‌ی فرهنگی و نقطه عطفی در سینمای مستقل بریتانیا در دهه 90 میلادی به شمار می‌رود. «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» با بودجه‌ای کم و گروهی از بازیگران عمدتا ناشناخته، همچون طوفانی صحنه را درنوردید و با جسارت سبکی و فیلمنامه‌ای هوشمندانه، قواعد بازی را در ژانر جنایی تغییر داد. داستان درباره‌ی چهار دوست جوان لندنی است که ناگهان خود را در مخمصه‌ای بزرگ می‌یابند: پس از شکست در یک بازی ورق غیرقانونی که توسط یک گنگستر بدنام معروف به «هَچِت» هری ترتیب داده شده، آن‌ها نیم میلیون پوند بدهکار می‌شوند و فقط یک هفته برای پرداخت آن فرصت دارند. این موقعیت بحرانی آن‌ها را به سمت نقشه‌ای خطرناک سوق می‌دهد؛ سرقت از گروه دیگری از خلافکاران که اتفاقا در همسایگی‌شان زندگی می‌کنند و خودشان به تازگی محموله‌ای بزرگ از مواد مخدر و پول را دزدیده‌اند. این تصمیم، آغازی است بر زنجیره‌ای از وقایع پرهرج‌ و مرج، سوتفاهم‌های مرگبار و برخوردهای غیرمنتظره میان انواع و اقسام شخصیت‌های دنیای زیرزمینی لندن. از گنگسترهای بی‌رحم و ماموران رشوه‌بگیر گرفته تا دزدهای خرده‌پا، پرورش‌ دهندگان ماری‌جوانا و دو تفنگ شکاری عتیقه‌ی بسیار ارزشمند.

به جرات می‌توان گفت که «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» مانیفست سبکی گای ریچی بود. تدوین سریع و ریتمیک با استفاده‌ی خلاقانه از فریز فریم و افکت‌های صوتی، دیالوگ‌هایی سرشار از اصطلاحات کوچه‌بازاری، طعنه و ناسزا که به طرز شگفت‌انگیزی طبیعی و هوشمندانه به نظر می‌رسیدند، استفاده‌ی برجسته از موسیقی متن برای ایجاد فضا و انرژی و ساختار روایی چند شاخه‌ای که خطوط داستانی مختلف را در پایانی پرآشوب و رضایت‌بخش به هم می‌رساند، همگی نشان از کارگردانی با اعتماد به نفس و سرشار ایده‌هایی نو داشتند. کارگردانی که با این فیلم هم خود را به عنوان یک استعداد بین‌المللی معرفی کرد و هم آغازگر مسیر حرفه‌ای بازیگرانی چون جیسون استاتهام و وینی جونز بود.

1. قاپ‌زنی (Snatch)

  • کارگردان: گای ریچی
  • بازیگران اصلی: بنیسیو دل تورو، دنیس فارینا، وینی جونز، برد پیت، راده شربجیا، جیسون استاتهام، آلن فورد
  • سال اکران: 2000
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 74 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.2 از 10

اگر «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» یک اعلام حضور جسورانه بود، «قاپ‌زنی» تثبیت قدرت و نمایش اعتماد به نفس کارگردانی بود که حالا با منابع بیشتر و تجربه‌ای غنی‌تر، دقیقا می‌دانست که چه می‌خواهد بسازد. «قاپ‌زنی» تمام عناصر موفق فیلم اول را گرفت – داستان چندخطی پیچیده، شخصیت‌های رنگارنگ دنیای زیرزمینی لندن، دیالوگ‌های سریع و پرکنایه، خشونت ناگهانی آمیخته با طنز سیاه، تدوین پرشتاب و موسیقی متن پرانرژی – و همه را در مقیاسی بزرگ‌تر، با پرداختی جسورانه‌تر و با حضور بازیگران بین‌المللی به سینما بازگرداند. نتیجه، یک کمدی- جنایی ذیوانه‌وار، سرگرم‌ کننده و فوق‌العاده ماهرانه بود که فورا به یک اثر کالت کلاسیک دیگر در کارنامه‌ی گای ریچی تبدیل شد.

داستان «قاپ‌زنی» حتی از فیلم قبلی هم پیچیده‌تر است و چندین خط داستانی را به موازات هم پیش می‌برد که در نهایت به شکلی غیرمنتظره و هوشمندانه به هم برخورد می‌کنند. شاید باور نکنید اما ماجرای سرقت یک الماس غول‌پیکر، گرفتاری دو برگزار کننده‌ی مسابقات بوکس زیرزمینی (ترکیش با بازی جیسون استاتهام و تامی با بازی استیون گراهام) با یک گنگستر بی‌رحم و ترسناک به نام «بریک تاپ» که علاقه‌ی خاصی به خوک‌هایش دارد و معرفی یکی از به‌ یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌های سینمای ریچی، میکی اونیل (با بازی خیره‌ کننده‌ی برد پیت)، یک بوکسور کوچ‌نشین ایرلندی (Pikey) با لهجه‌ای تقریبا غیرقابل فهم و مشت‌هایی ویرانگر، تنها بخشی از این شبکه‌ی درهم‌ تنیده است. در این میان، الماس دزدیده شده نیز مدام دست به دست می‌شود و آشوب بیشتری به پا می‌کند.

منبع: مایکت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *