خبر روز

تصویر روز | 5 سریال بزرگ و پرطرفدار که پایان عجیب داشت

5 سریال بزرگ و پرطرفدار که پایان عجیب داشت اگر سریالی بر پایه‌ی یک پرسش ساخته شده باشد، مثل سریال Game of Thrones و این‌که چه کسی تخت آهنین را تصاحب خواهد کرد یا سریال How I Met Your Mother با پرسش این‌که مادر فرزندان تد موزبی چه کسی است، در آن صورت رسیدن به یک پاسخ رضایت‌بخش که در حد و اندازه‌ی انتظارها باشد، کاری دشوار است. سریال‌هایی مانند The Sopranos و Lost آن‌قدر بزرگ شدند که پایانشان، صرف‌نظر از اتفاقاتی که رخ داد، حتماً بخشی از طرفداران را ناامید می‌کرد. چرا که نمی‌شود همه را راضی کرد.

۵. سریال The X-Files

  • سال پخش: ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۸
  • شبکه: فاکس
  • بازیگران: جیلین اندرسن – دیوید دوکاونی
  • مدیر اجرایی: کریس کارتر

از آنجایی که سریال The X-Files پس از پایان پخش اولیه‌اش احیا شد، در واقع دو پایان مختلف داشته و هر دو پایان طرفداران را ناامید کردند. بیشتر قسمت‌های این سریال به‌صورت مستقل و با فرمت هیولای هفته ساخته شده بودند، اما در کنار آن، خط داستانی کلی و مفصل‌تری درباره‌ی یک افسانه‌ی بزرگ نیز وجود داشت که قرار بود در پایان پاسخ داده شود.

انتقادات وارد شده به هر دو پایان مشابه یکدیگر بوده‌اند: هر دو پایانی که تاکنون پخش شده‌اند، بسیاری از پرسش‌ها را بی‌پاسخ گذاشته و هیچ نتیجه‌گیری مشخصی درباره‌ی افسانه‌ی اصلی داستان ارائه نداده‌اند. سریال The X-Files در ایجاد معماها بسیار موفق‌تر بود تا در حل آن‌ها. اکنون نسخه‌ی بازسازی‌شده‌ای از The X-Files توسط رایان کوگلر در دست توسعه است.

۴. سریال Seinfeld

  • سال پخش: ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۸
  • شبکه: NBC
  • بازیگران: جری ساینفلد (در نقش جری ساینفلد) – جیسن الکساندر (در نقش جورج کاستانزا)
  • مدیر اجرایی: لری دیوید

قسمت پایانی سریال Seinfeld یکی از پربیننده‌ترین پایان‌های سریالی در تاریخ تلویزیون بود. اما این سریال همیشه بر خلاف قواعد مرسوم سیتکام‌ها حرکت می‌کرد، بنابراین بعید بود بتواند یکی از مرسوم‌ترین قواعد این ژانر را اجرا کند: یک پایان بزرگ، خوشایند و احساسی. سریال Seinfeld درباره‌ی هیچ چیز بود و نمی‌توانست پایانی پرزرق‌وبرق داشته باشد.

در بیشتر پایان‌های سیتکام‌ها، اتفاقی شاد برای شخصیت‌ها رخ می‌دهد مثل ازدواج، تولد نوزاد یا فرصت شغلی جذاب. اما سریال Seinfeld همواره شخصیت‌های خود را سوژه‌ی شوخی می‌کرد. یک پایان‌بندی رضایت‌بخش شاید ازدواج جری و ایلین را نشان می‌داد، اما چنین پایانی برای سریالی مانند Seinfeld بسیار ساختگی و نامتناسب به نظر می‌رسید.

۳. سریال Game of Thrones

  • سال پخش: ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹
  • شبکه: HBO
  • بازیگران: کیت هرینگتون (در نقش جان اسنو) – آیزاک همپستد رایت (در نقش برن استارک)
  • مدیران اجرایی: دیوید بنیاف، دی. بی. وایس

از همان ابتدا، سریال Game of Thrones قصد داشت داستانی درباره‌ی کشمکش برای تصاحب تخت آهنین روایت کند؛ بنابراین قسمت پایانی قرار بود شخصیت خاصی را روی آن تخت بنشاند و باید هم مخاطب را غافلگیر می‌کرد و هم از نظر داستانی منطقی می‌بود.

در نهایت، سریال بیش از حد بر جنبه‌ی غافلگیری تمرکز کرد و منطق روایی را قربانی آن کرد و شخصیتی چون برن استارک را روی تخت نشاند. این پایان‌بندی آن‌قدر غیرقابل‌پیش‌بینی بود که نه‌تنها شوکه‌کننده، بلکه غیرمنطقی به نظر می‌رسید. اینکه نویسندگان دیگر منبعی برای اقتباس نداشتند نیز اوضاع را بدتر کرده بود.

۲. سریال How I Met Your Mother

  • سال پخش: ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴
  • شبکه:  CBS
  • بازیگران: جاش رادنر (در نقش تد موزبی) – نیل پاتریک هریس (در نقش بارنی استینسون)
  • مدیر اجرایی: کریگ توماس

سریال How I Met Your Mother ۹ فصل را صرف ساختن سرنوشت شخصیت مادر کرد. این سریال مخاطبان را به ماجرای تد موزبی برای یافتن عشق واقعی زندگی‌اش و تشکیل خانواده علاقه‌مند کرد، اما در عین حال آن‌ها را به رابطه‌ی پر فراز و نشیب او با رابین شراباتسکی نیز وابسته ساخت. نتیجه‌گیری هم‌زمان هر دو داستان، تقریباً غیرممکن بود.

به دلیل حضور بازیگران کودک در سریال، بخشی از قسمت پایانی در فصل دوم فیلم‌برداری شده بود، که مسیر پایان را از همان ابتدا تعیین کرد. به شکلی معجزه‌آسا، در فصل پایانی سریال موفق شد با معرفی شخصیت مادر و انتخاب بازیگر عالی (کریستین میلیوتی) مخاطب را به خوبی با او همراه کند. اما قسمت پایانی نتوانست پایانی قانع‌کننده ارائه دهد، چرا که حقیقت پیش از موعد افشا شده بود و سریال حاضر نبود از رابطه‌ی تد و رابین دست بکشد.

۱. سریال Lost

  • سال پخش: ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰
  • شبکه: ABC
  • بازیگران: اوانجلین لیلی – ناوین اندروز
  • مدیران اجرایی: دیمون لیندلوف، کارلتون کیوز

جی. جی. آبرامز سبک داستان‌گویی «جعبه‌ی اسرار» خود را با سریال Lost آغاز کرد، و این روش به خوبی مخاطبان را درگیر سریال کرد، طوری که هر هفته برای دریافت قطعه‌ای جدید از پازل بازمی‌گشتند. اما سریال آن‌قدر پرسش‌های گوناگون مطرح کرد، از خرس‌های قطبی و هیولاهای دود گرفته گرفته تا پاهای سنگی عظیم که دیگر راهی برای پاسخ‌دهی رضایت‌بخش به همه‌ی آن‌ها باقی نمانده بود.

نویسندگان تصمیم درستی گرفتند که در قسمت پایانی تمرکز را روی پایان‌بندی احساسی خطوط داستانی شخصیت‌ها بگذارند نه بر پاسخ دادن به همه‌ی معماها. اما برای بینندگانی که مشتاق جواب بودند، این پایان‌بندی ناامیدکننده بود. پایان سریال Lost همیشه قرار بود بحث‌برانگیز باشد، چرا که خود سریال طوری طراحی شده بود که در نهایت باعث نارضایتی شود.

منبع: گیمفا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *