خبر روز

خبر روز | فیلم‌هایی که نسل زد را تعریف می‌کنند روایت سینمایی یک نسل نوظهور

نسل زد، شامل آخرین تولدهای قرن بیستم و اولین نسلی است که در قرن بیست و یکم به دنیا آمده‌اند. این نسل شاهد ظهور شبکه‌های اجتماعی متنوع، تسلط انیمیشن‌های کامپیوتری در صنعت فیلم، اوج‌گیری دیزنی، کارتون نتورک و نیکلودئون، بازی‌های فلش و پایان کارتون‌های صبح‌های شنبه بوده است. در میان این تغییرات، نسل زد آگاه‌تر و حساس‌تر به مسائل اجتماعی شده است؛ آنچه برخی با اصطلاح «وُک» (woke) از آن یاد می‌کنند. به عنوان اولین نسلی که به طور کامل در شبکه‌های اجتماعی غرق شده‌اند، جذب فیلم‌هایی شدیم که با احساس ناخوشایند و خجالتی ذاتی ما سخن می‌گفتند.

ما بیشتر جذب فیلم‌هایی شدیم که وضعیت موجود را به چالش می‌کشیدند. شخصیت‌های فیلم علناً به هویت‌های خود افتخار می‌کردند، مردان حساس بدون تردید در مردانگی به نمایش درمی‌آمدند، زنان نقش‌های پررنگ‌تر و پیچیده‌تری داشتند و می‌توانستند همانند مردان شوخ و جسور باشند، و صداهای متنوع و متفاوت بالاخره در پرده سینما دیده شدند، به طوری که نسل جدید می‌توانست خود را در آن‌ها ببیند.

فیلم‌های شرک (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰)


فیلم‌های «شرک» (Shrek) بخش بزرگی از طنز نسل زد را از آغاز دهه ۲۰۰۰ تعریف کرده‌اند. البته ما در کودکی شاهد شاهزاده‌خانم‌ها و قصه‌های پریان متعددی بودیم، اما داستان فانتزی شرک که شخصیت اصلی آن عیب‌ها و نقص‌هایش را پذیرفته بود، به طور ویژه‌ای به این نسل نزدیک شد. این فیلم‌ها نوستالژی‌ای فراتر از داستان و تماشای کودکی‌مان دارند؛ یادآور روزهایی هستند که تکنولوژی این‌گونه نبود و باز کردن قاب دی‌وی‌دی برای شب فیلم خانوادگی یا تجربه داستان روی پرده بزرگ برای اولین بار حس خاصی داشت.

فیلم باب‌اسفنجی (۲۰۰۴)


در دوره‌ای که تقریباً هر برنامه تلویزیونی به سالن سینما می‌آمد، فیلم «باب‌اسفنجی» (The SpongeBob SquarePants Movie) محبوب‌ترین فیلم نسل زیلنیاها بود که با سه فصل ابتدایی سریال رشد کرده بودند. این فیلم اوج طنز مجموعه بود و بهره‌گیری کامل از فرمت بلند مدت سینمایی را نشان می‌داد. مأموریت حماسی باب‌اسفنجی و پاتریک برای یافتن تاج پادشاه نپتون و نجات آقای خرچنگ پر از شوخی‌های بامزه، دیالوگ‌های ماندگار، انیمیشن دو بعدی خیره‌کننده و بهترین حضور کوتاه دیوید هاسلهوف است. تنها کافی است تصاویر نمایش نیمه‌شب ۳۵ میلی‌متری شیکاگو را ببینید تا ببینید چقدر تماشاگران شیفته فیلم بودند.

دبیرستان موزیکال ۳: سال آخر (۲۰۰۸)


اگر در اواخر دهه ۲۰۰۰ زنده بودید، این سه‌گانه یا دوست، خانواده یا خود شما را درگیر کرده بود. پدیده‌ای بزرگ برای نسل ما، درست قبل از دوران محبوبیت خون‌آشام‌های درخشان. قسمت سوم (High School Musical 3: Senior Year)، سال آخر، نقطه اوج درام‌های خانوادگی و عاشقانه این مجموعه بود، جایی که تروی و گابریل درگیر پایان دوران دبیرستان و رابطه خود بودند، اما این بار روی پرده بزرگ سینما. دیزنی با پخش این فیلم در سینما، یکی از بهترین تصمیمات تجاری قرن بیست و یکم را گرفت و تریلر فیلم باعث شد کودکان و والدین‌شان به سالن‌های سینما سرازیر شوند. کیفیت تولید این فیلم نسبت به نسخه‌های قبلی به شدت افزایش یافته بود و هر اجرای موسیقی با نوآوری و هنرمندی خاصی همراه بود.

کورالاین (۲۰۰۹)


پس از اینکه فیلم «کابوس قبل از کریسمس» برای نسل هزاره به یک اثر ترسناک محبوب تبدیل شد، «کورالاین» (Coraline) اقتباسی استاپ‌موشن از رمان نیل گیمن بود که در سال ۲۰۰۹ به نماد نسل زد تبدیل شد. این فیلم که محصول استودیو لایکا در اورگن بود، شروعی مستقل از ارتباطات با تیم برتون به شمار می‌رفت. فضای تاریک و ترسناک، تصاویر دلهره‌آور و شخصیت اصلی سرکش و جسور داستان را به یک حکایت عبرت‌آموز تبدیل کرد. در عین حال که کودکان بسیاری را ترساند، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی و منحصربه‌فرد در زمان اوج فیلم‌های سه‌بعدی بود. برای بسیاری، نخستین تجربه واقعی ژانر وحشت بود که بارها دیده شد.

انتقام‌جویان (۲۰۱۲)


هر نسل یک مجموعه فیلم سینمایی دارد که با آن رشد کرده است؛ چه «سه‌گانه دلار»، «جنگ ستارگان» یا «هری پاتر». دنیای سینمایی مارول برای نسل زد چنین مجموعه‌ای است. هرچند این مجموعه با انتشار «مرد آهنی» (Iron man) در سال ۲۰۰۸ آغاز شد، نقطه اوج محبوبیتش با اکران «انتقام‌جویان» (Avengers) در سال ۲۰۱۲ رقم خورد. بسیاری از منتقدان شک داشتند که این پروژه چندشخصیتی و شلوغ موفق باشد، اما این فیلم بسیار موفق عمل کرد و درآمد فوق‌العاده‌ای داشت. دنباله‌های آن، «انتقام‌جویان: جنگ بی‌نهایت» (Infinity War) و «انتقام‌جویان: پایان بازی» (Endgame) نیز رکوردهای فروش باکس آفیس را شکستند و محبوبیت بی‌نظیری پیدا کردند.

مجموعه بازی‌های گرسنگی (۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵)


در اوایل دهه ۲۰۱۰، اقتباس‌های رمان‌های نوجوانانه ضدآرمان‌شهری بسیار محبوب شدند. مجموعه «بازی‌های گرسنگی» (The Hunger Games) نماد این ژانر بود؛ داستان دختری که تلاش می‌کند خواهر کوچکش را از شرکت در بازی‌های مرگبار نجات دهد و ناگهان به نماد یک انقلاب تبدیل می‌شود. بازیگران شناخته‌شده و داستان عمیق، این مجموعه را به یکی از پایه‌های فرهنگ نسل زد تبدیل کردند.

موآنا (۲۰۱۶)


پس از نسل‌های متعددی از شاهزاده‌خانم‌های دیزنی که معمولاً در پایان داستان به مرد مورد علاقه‌شان می‌رسیدند، «موآنا» (Moana)، شاهزاده‌ای مستقل و جسور، نفس تازه‌ای به سینمای انیمیشن بخشید. داستان سفر کشف هویت و قدرت درونی موآنا و همراهان متفاوتش، نمایانگر نسلی است که به دنبال قوی بودن و استقلال است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *