خبر روز

خبر روز | مقایسه کارنامه آیدا پناهنده در سینما و شبکه نمایش خانگی

داود احمدی بلوطکی:  آیدا پناهنده با فیلم «ناهید» وارد سینمای ایران شد؛ فیلمی زن‌محور، اجتماعی و آرام با تمرکز بر تجربه‌ی زیسته‌ی زنانی درگیر با سنت، طلاق و فرزند. آثار بعدی‌اش مثل «اسرافیل» و «تی‌تی» هم بدون افتادن در دام شعار یا سطحی‌نگری، تمایلی به روان‌شناسی زن ایرانی داشتند و پناهنده نشان داد که دغدغه‌اش صرفاً قصه‌گویی نیست؛ بلکه بازنمایی روانِ زن ایرانی در مواجهه با ناکامی‌های خاموش و جبرهای نادیدنی است.

آیدا پناهنده؛ میان سینمای مؤلف و سریال‌های جریان اصلی

آیدا پناهنده از آن دسته کارگردان‌هایی‌ست که کارش را با جهان شخصی و زنان‌محور در سینمای ایران آغاز کرد. فیلم‌هایی مانند «ناهید» و «اسرافیل» گواه پیوند او با درامی آرام، شاعرانه و انسانی هستند؛ جهانی که در آن، زنان میان تصمیم‌های اخلاقی و وضعیت‌های پیچیده روانی سرگردان‌اند. سینمای او در آغاز کار، تصویرگر سکوت، تعلیق، و نوعی بحران تدریجی بود؛ بی‌آن‌که به دام شلوغی‌های درام‌های رایج بیفتد.

از اوایل دهه ۱۴۰۰، آیدا پناهنده به‌تدریج وارد مدیوم سریال شد. نخستین تجربه‌های او در این قالب، متفاوت از سینمای شخصی‌اش بودند. او با ساخت «در انتهای شب» (۱۴۰۳) در فضای مدرن شهری و سپس سریال آماده اکران «جادوی سفید» در ژانر درام تاریخی، نشان داد که می‌تواند خود را با ساختارهای جدیدتر سریال‌سازی، در بازار نمایش خانگی تطبیق دهد. این دو سریال از نظر لحن، زبان بصری و حتی انتخاب بازیگران، فاصله محسوسی با سینمای اولیه او دارند.

ورود او به عرصه سریال، اگرچه به معنای فاصله‌گرفتن از جهان اولیه‌اش است، اما نکته‌ی مهم این‌جاست که پناهنده برخلاف برخی از فیلم‌سازان که به‌طور کامل جذب بازار سریال‌سازی شدند، سینما را نیز کنار نگذاشت. او هم‌زمان پروژه‌ای بین‌المللی در ژاپن به نام «پاییز نیکایدوها» ساخت که در جشنواره‌هایی مانند نارا و هنگ‌کنگ به نمایش درآمد. فیلمی که یادآور همان میل درونی‌ست که در آثار اولیه‌اش دیده می‌شد: کندوکاو درونی، تعلیق، و زبان تصویر به جای دیالوگ.

کارنامه‌ی پناهنده؛ در سریال قوی‌تر است یا فیلمسازی؟

اگر بخواهیم مقایسه‌ای میان دو بخش اصلی کارنامه‌ی پناهنده داشته باشیم، می‌توان گفت:

در سینما: شخصی، درون‌گراتر، روان‌کاوانه و وفادار به فضایی حسی و تأمل‌برانگیز.

در نمایش خانگی: برون‌گراتر، پراتفاق‌تر، وابسته به تعلیق و قواعد ژانری.

در سینما، زنانش در آستانه‌ی فروپاشی‌اند؛ در سریال‌ها، یا درگیر دسیسه‌اند یا قربانی سیاست و اجتماع. این تفاوت، بیش از آن‌که نشانه‌ی تغییر دیدگاه باشد، به‌نظر نتیجه‌ی پذیرش قواعد مدیومی‌ست که اقتضای آن، جذب مخاطب انبوه است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *