خبر روز | نقد فیلم Eddington ملغمهی وسترن، کمدی سیاه و عرفان مدرن

داستان در شهر کوچکی در نیومکزیکو رخ میدهد، جایی که کلانتر جو کراس در حال دست و پنجه نرم کردن با اتفاقات پیش روست. با شیوع کووید-۱۹، در مناطق اطراف و ورود یک فرد بیمار به Eddington، استارت تنش و آشوب در شهر زده میشود. Eddington از عناصر وسترن کلاسیک استفاده میکند، اما همه چیز را در بستر مدرن قرار میدهد. آستر با Eddington، تصویری تاریک از جامعهای ارائه میدهد که در بحران، به هرج و مرج فرو میرود، و موضوعاتی مانند نژادپرستی، رسانهها، قدرت، تئوریهای توطئه و اندیشههای عرفانی را به تصویر میکشد.

Eddington تصویری قابل تأمل و واقع گرا از جامعه کنونی نشان میدهد. جامعهای که مردمش به اندازه کافی تأمل نمیکنند، و تحت تاثیر رسانه و فضای مجازی دست به اقداماتی میزنند که از اندیشه و اصالت تهی است. آنها خود را درگیر جریانها و شعارهایی میکنند که بیشتر وسیلهای برای ابراز وجود است تا اندیشهای اصیل. درست مانند افرادی که برده احساساتشان میشوند و به هر جماعتی میپیوندند تا شاید از احساس بیهویتی و پوچی رهایی یابند.

طنز سیاه همان ابزاری است که کارگردان از طریق آن جامعهای درگیر بحران هویت، پوچی و سرگشتگی را به تصویر میکشد. (هرچند تمرکز کافی روی ژانرش ندارد). انسانهایی که میان رسانه، سیاست و فشارهای روانی خرد میشوند. آری آستر از دل همین لحظات گروتسک و هجوآمیز، مضامینش را به کار میبندد؛ مضامینی که اگر بدون این پوشش کمدی بیان میشد، شاید بیش از حد مستقیم و شعاری به نظر میرسید. طنز سیاه در این فیلم بهعنوان یک فیلتر هوشمندانه عمل میکند که از طریق آن، آستر جامعهای درگیر بحران هویت، پوچی و سرگشتگی را به تصویر میکشد، بدون اینکه به ورطه شعارزدگی یا روایت بیش از حد مستقیم بیفتد.

فیلم Eddington تنها دست روی جهتگیری شعاری و رسانه نگذاشته، بلکه در کنار آن زیر متنی مسائل فلسفی هم روی کار میآورد. این مسئله همان پوینتی است که بهشخصه دوست دارم در فیلمها ببینم. اینکه کارگردان از چندین المان در فیلم استفاده میکند، آنها را نقد میکند، به تصویر میکشد و از زوایای مختلف پوشش می دهد. مثلاً در سکانسی که شخصیت ورنون از دوران تاریک و عجیب کودکیاش میگوید در واقع کارگردان در اینجا روایت را به طرزی هوشمندانه به عناصر عرفانی مورد نظر خود گره زده است و روایت در بستر مورد نظر کارگردان سعی میکند تا پیامش را به مخاطب انتقال دهد.

یکی از موارد اجتماعی و انسانی که در Eddington به تصویر کشیده میشود مسئله بحران هویت و سرگشتگی است. جوانی که وارد جریانی سیاسی میشود، شخصیت اصلی، جو کراس که بخاطر صرفا اختلافاتی که با تد دارد (شخصیتی که نامزد انتخاباتی برای کسب عنوان شهردار شده است) وارد رقابت انتخاباتی می شود؛ اینها نشاندهنده این هستند که در این جماعت هیچ شخصیتی هویت خود را ندارد. همه این مردم به دلیل احساساتی که در آنها برانگیخته شده دست به جهتگیری در هر سویی می زنند؛ حتی اگر آن جهتگیری به مرگشان منجر شود.
منبع: گیمفا