خبر روز | نقد و بررسی سریال واشنگتن بلک

رمان «واشنگتن بلک» با پرداختی متفاوت به دوران بردهداری، تصویری انسانی و فرهنگی از سیاهپوستان قرن نوزدهم ارائه میدهد؛ اما نسخه تلویزیونی آن در انتقال این پیام، دچار ضعفهای ساختاری و روایی شده است.
این رابطه سرآغازی برای سفری پرفراز و نشیب از بردگی به آزادی، از کار در مزارع تا تحقیق علمی در کاناداست؛ جایی که واش سعی دارد هویتش را از شکارچیان برده پنهان نگه دارد و در عین حال دل به دختری دورگه، فرزند یک دانشمند معروف، میسپارد.
روایتی شتابزده از سالهای بردگی
رمان اصلی ادوگیان با بیش از ۴۰۰ صفحه، ظرفیت کامل برای تبدیل شدن به یک اقتباس تلویزیونی غنی را دارد. با وجود اینکه هیندز و نویسنده اصلی سریال، جنیفر جانسون، هشت قسمت کامل در اختیار داشتهاند، اما سریال بهطرز ناامیدکنندهای سطحی از کار درآمده است. پرداخت به دوران زندگی واش در باربادوس بسیار کوتاه، شتابزده و بیرمق است، هرچند خشونتهای برادر تیچ در نقش صاحب مزرعه آشکار است. اما حتی در این بخشها نیز گفتوگوها از ظرافت و عمق نگارشی که در رمان وجود دارد، تهیاند و فاقد زیبایی کلامی لازم هستند.
پیامهای فرهنگی و تاریخی هنوز پابرجا هستند
با وجود همه این انتقادات، سریال «واشنگتن بلک» بخشی از روح رمان را حفظ کرده است. تغییراتی که در سفرهای تیچ و واش در سریال نسبت به رمان اعمال شدهاند، در مواردی بهگونهای انجام شدهاند که عمق معنایی بیشتری به روابط میان این دو شخصیت میدهند. در این روایت، علاوه بر پرداختن به مبارزات ضدبردهداری، اشارههایی دقیق به برخی از چهرههای کلیدی جنبش لغو بردهداری نیز وجود دارد که به غنای تاریخی سریال کمک میکند.
بازیهای درخشان؛ نقطه قوت اصلی سریال
در کنار تمام فراز و نشیبهای داستانی، نقطه قوت اصلی «واشنگتن بلک» را باید در بازیهای بینظیر بازیگرانش دانست. ارنست کینگزلی جونیور در نقش واش، واقعاً کشف تازهای در عرصه بازیگری است. این بازیگر انگلیسی که پیشتر در نقشهای کوتاهی در سریالهای «سندمن» نتفلیکس و «جنگ دنیاها» دیده شده بود، در این نقش سنگین، عمق، هوش، لطافت و جذابیتی مثالزدنی به نمایش میگذارد که بیننده را با خود همراه میسازد.