تصویر روز | نقد و بررسی فیلم «دایناسور» کلیشهای و جالب!

فیلم «دایناسور»، محصول سال ۱۴۰۳ سینمای ایران، به کارگردانی مسعود اطیابی و با بازی پژمان جمشیدی و امیر جعفری، یکی از جدیدترین آثار کمدی خانوادگی است که در نوروز ۱۴۰۴ روی پرده سینماها رفت و اکنون در پلتفرم فیلیمو در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. این فیلم، که با اقتباس از کلیشههای آشنای سینمای کمدی ایران ساخته شده، تلاش میکند با ترکیب موقعیتهای طنز و درام، مخاطب عام را سرگرم کند.


با این حال، آیا «دایناسور» توانسته از تکرار الگوهای همیشگی کمدیهای گیشهای فاصله بگیرد و تجربهای تازه ارائه دهد؟ در این نقد، به بررسی جنبههای مختلف فیلم از منظر داستان، کارگردانی، بازیگری، و تأثیرگذاری آن بر مخاطب میپردازیم.

«دایناسور» داستان رضا (با بازی پژمان جمشیدی)، ملقب به «دایناسور»، را روایت میکند؛ مردی معتاد که برای جلوگیری از اخراج از محل کارش، باید گواهی عدم اعتیاد ارائه دهد. او با روشهای عجیب و غریب تلاش میکند آثار مواد مخدر را از بدنش پاک کند، اما در روز آزمایش، اتفاقاتی غیرمنتظره رخ میدهد که زندگی او و اطرافیانش را به هم میریزد. داستان فیلم، که توسط امیر برادران نوشته شده، از یک ایده ساده اما پرپتانسیل شروع میشود: تلاش یک فرد برای پنهان کردن راز اعتیادش و مواجهه با موقعیتهای کمدی ناشی از این تلاش.

یکی از نقاط قوت اصلی «دایناسور»، بازیهای جالب و هماهنگ بازیگران آن است. پژمان جمشیدی در نقش رضا، با تکیه بر میمیکهای صورت، حرکات بدنی اغراقآمیز و دیالوگگویی طنازانه، شخصیتی دوستداشتنی و در عین حال آسیبپذیر خلق میکند. رضا، با تمام خطاها و ضعفهایش، به لطف بازی جمشیدی، به شخصیتی تبدیل میشود که نظر مخاطب را جلب میکند. اما این بازی اغراقآمیز چه در دیالوگ و چه در حرکات صورت و بدن گاهی به نقطه ضعف تبدیل میشود و شخصیت رضا را در همان سطح تیپ نگاه میدارد.

«دایناسور» در ظاهر، فیلمی سرگرمکننده است که هدف اصلیاش خنداندن مخاطب است، اما در لایههای زیرین، تلاش میکند به موضوعاتی مانند اعتیاد، روابط خانوادگی، و مسئولیتپذیری اجتماعی بپردازد. ایده مرکزی فیلم، یعنی تلاش رضا برای پنهان کردن اعتیادش، میتوانست بهانهای برای کاوش عمیقتر در مسائل اجتماعی باشد، اما فیلم ترجیح میدهد به جای تعمق در این موضوعات، به شوخیهای سطحی و موقعیتهای کمدی بسنده کند.


«دایناسور» فیلمی است که به خوبی از پس سرگرم کردن مخاطب عام برمیآید، اما نمیتواند از چارچوبهای تکراری سینمای کمدی ایران فراتر برود. با تکیه بر بازیهای جالب جمشیدی و جعفری، و کارگردانی اطیابی، فیلم لحظات خندهداری خلق میکند که برای یک تجربه سینمایی سبک و خانوادگی مناسب است. با این حال، ضعف در پرداخت موقعیت، مضامین اجتماعی و تغییر لحن غیرمنتظره، باعث میشود فیلم نتواند به یک اثر ماندگار یا عمیق تبدیل شود. اگر به دنبال یک کمدی ساده و بیدغدغه برای پر کردن اوقات فراغت هستید، «دایناسور» گزینهای مناسب است، اما اگر انتظارتان از سینمای کمدی چیزی فراتر از خندههای لحظهای است، شاید این فیلم انتظارات شما را برآورده نکند.