خبر روز | نقد و بررسی فیلم Deep Cover احمقانه مانند کاراکترهایش

«بداههگویی در کمدی مانند رفتن به میدان جنگ است؛ اگر میخواهی مخاطب را از خنده بکشی باید حاضر باشی بمیری!»فیلم Deep Cover با همین نقل قول کوتاه آغاز میشود. این فیلم به کارگردانی تام کینگزلی محصول سال ۲۰۲۵ است. از بازیگران این اثر میتوان به برایس دالاس هاوارد، اورلاندو بلوم، نیک محمد، ایان مکشین و پدی کانسیداین اشاره کرد.


به برایس دالاس هاوارد، اورلاندو بلوم، نیک محمد، ایان مکشین و پدی کانسیداین اشاره کرد.
داستان فیلم حول محور سه فرد شکست خورده، شیرین عقل و دست و پا چلفتی میگردد. این سه کاراکتر که هیو، مارلون و کت نام دارند، به شکلی اتفاقی سرنوشتشان در یک کلاس بداههگوییِ کمدی به هم گره میخورد. در ادامه، پلیس به سراغ کت که مربی بداههگویی کمدی است میآید و از او میخواهد تا با دو نفر دیگر که خودش مشخص میکند سر از یک باند خلافکاری دربیاورند و پولی را بدست بیاورند. کت هم از سر ناچاری، هیو و مارلون را انتخاب میکند و این سه نفر به ماموران مخفی پلیس تبدیل میشوند. مارلون، کت و هیو در ظاهر یک گروه خلافکار به ماموریتی خطرناک میروند؛ مارلون غرق در بداههگویی و نقشش میشود و پایش را فراتر میگذارد و حتی خودش نیز نقشش را باور میکند؛ هیو نیز مانند همیشه دست و پاچلفتی است و خرابکاری میکند، کت هم که عاقلتر از آن دو است، این تیم را هدایت میکند و گاهی نیز به بداههگویی و تظاهر به خلافکار بودن تیمشان، دامن میزند و موقعیت را هیجانانگیزتر میکند. البته چندین پیچش داستانی مختلف نیز در داستان رخ میدهد و برخی کاراکترها و ماجراهای دیگر نیز به داستان و وضعیت این سه کاراکتر اصلی فیلم اضافه میشود.


عملاً فیلم Deep Cover فیلمنامهای ندارد. سه شخصیت در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرند و مثلاً با رفتارهای مضحکشان باید از مخاطب خنده بگیرند. در حالی که فیلمنامه و خط داستانی پوچ است و محتوایی ندارد. شخصیتپردازیها هم همانطور که اشاره شد پر از ایراد است. شخصیتهای فرعی نیز سطحی هستند و به خوبی توسعه نمییابند. البته نمیشود از یک فیلم پاپ کورنی و کمدی انتظار طرح داستانی و فیلمنامهای قوی و درخشان داشت. بلکه مخاطب باید با موقعیتهای قابل پیشبینی و تکراری پیش برود و امیدوار باشد که کمی بخندد. طراحی قوی دیالوگها از نکاتی است که باید هر فیلم کمدی داشته باشد که Deep Cover ندارد. بازی با کلمات و اصطلاحات خندهدار عامیانه باید در یک فیلم کمدی مخاطب را بخنداند که در Deep Cover با اینکه بسیار کم است، حتی مخاطب را هم نمیخنداند. پیچشهای داستانی فیلم نیز قوی نیستند و غیر منطقی و بدون مقدمه رخ میدهند. همچنین داستان Deep Cover هیچ وقت اوج نمیگیرد. Deep Cover خیلی ضعیف شروع میشود و به همین شکل پر از ضعف ادامه پیدا میکند. شخصیتها نیز کاملاً کلیشهای هستند و هیچ عمقی ندارند. جنبهی جنایی داستان Deep Cover نیز آنقدر جذاب و پیچیده نیست؛ در واقع این امکان وجود داشت که کاراکترهای تبهکار دور از کلیشه میبودند و شرارت و جذابیت در این شخصیتها وجود میداشت تا داستان جنایی و مهیجتر باشد. شاید یکی از خلاقیتها و نکات مثبت فیلمنامهی آشفته Deep Cover ماجرای بداههگویی باشد؛ کمتر فیلم کمدیای سراغ این موضوع رفته که کاراکترهایش در موقعیتی خطرناک قرار گرفته باشند و آنها هم از بداهه استفاده کرده باشند. برای همین این مسئله کمی تازگی دارد و کمی جلوهای خلاقانه و تازه به فیلم میدهد که مسلماً کافی نیست.