خبر روز | نقد و بررسی فیلم F1 پیروزی سینما بر همیلتون در پیست فرمول یک

قهرمان داستان فیلم F1، سانی هیز (با بازی برد است) که پس از سالها قصد دارد به دنیای رانندگی حرفهای و حضور در سطح مسابقات فرمول یک برگردد. سکانس ابتدایی فیلم کافی است تا او را به عنوان یک راننده مسابقات اتومبیلرانی بهصورت تیپیکال برای مخاطب بسازد.

ترمز بهموقع او سر پیچ در پیست مسابقه و خارج کردن راننده تیم حریف از مسیر، کاراکتری را به مخاطب معرفی میکند که قابلیت تبدیل شدن به قهرمان داستان چنین فیلمی را دارا است. کارگردان کاری با گذشته سانی هیز ندارد و هدف او ساختن امروز او، یعنی راننده سالخورده و حرفهای تیم APXGP است، به همین دلیل تمام زندگی ورزشی گذشته او در صحبتهای کوتاهی از یک خبرنگار عنوان میشود تا بیننده اطلاعات لازم را برای دنبال کردن ادامه اتفاقات فیلم به دست آورد. حالا که او به عنوان راننده حرفهای مسابقات فرمول یک به خبرنگاران و مخاطب معرفی شد، نوبت ساختن کاراکتر ورزشکار او با تمرینات مداوم آمادهسازی جسمانی است. هوشمندی او در مسابقه اول و تاخیری که در حرکت ماشین برای گرم کردن بهتر چرخها به وجود میآورد شروع پروسه شخصیتپردازی او به عنوان یک کاراکتر مستقل است. در واقع کارگردان با هشیاری تمام در همان ابتدای داستان سانی هیز را تبدیل به یک تیپ راننده حرفهای مسابقات میکند و از این لحظه به بعد او در مسیر رسیدن به شخصیت قرار میگیرد.

اما کاراکتری که شخصیتپردازی ضعیفتری نسبت به سایرین دارد، مدیر تیم است. روبن که در ابتدای داستان ظاهر میشود و سانی هیز را در پیوستن به تیمش ترغیب میکند، عملا تا یک سوم پایانی فیلم، حضور تاثیرگذاری ندارد و از آنجا به بعد در بطن داستان قرار میگیرد. کاراکتری که به عنوان مدیر تیم میتوانست نقش پررنگتری در ایجاد همدلی و حل اختلافات میان اعضا داشته باشد اما این وظیفه بیشتر به کاراکتر کیت سپرده میشود. مشکل دیگر فیلم که یک نمره منفی بزرگ را برای F1 به همراه دارد، نحوه فیلمبرداری هنگام انجام مسابقات است. دوربین فوقالعاده کارگردان که فیلم را به فرم هنری خود رساند در پیست اتومبیلرانی اصلا خوب کار نمیکند. کاتهای پیاپی از داخل اتومبیل به جاده و سپس تیم رهبری و در کنار آن روبن و دیگر افراد، جریان مسابقه را از دید مخاطب مختل میکند و اگر توضیحات گزارشگر نباشد درک شرایط مسابقه کار سختی میشود. در واقع دوربین نیاز دارد تا مکث بیشتری در داخل اتومبیل داشته باشد تا بیننده تعلیق ایجاد شده را همراه با سانی هیز و حتی جاشوا حس کند. مشکلی که در آخرین لحظات مسابقه پایانی که سانی هیز از همیلتون پیشی گرفته است، حل میشود و ماندن دوربین در کنار او، حس مخاطب را بهخوبی برانگیخته میکند.
