خبر روز | نقد و بررسی فیلم Heldin مصائب یک پرستار

فیلم Heldin با نام انگلیسی Late Shift که در فارسی «شیفت آخر وقت» ترجمه شده، محصول مشترک آلمان و سوئیس است که نمایشگر یک شیفت کاری پرستاری با نقش آفرینی لئونی بنش است. این اثر اولین بار در ۷۶امین دورۀ جشنواره فیلم برلین نمایش داده شد و پس از استقبال خوب، کشور سوئیس این فیلم را به عنوان نمایندۀ خود برای اسکار امسال انتخاب کرده است.

«شیفت آخر شب» به کارگردانی پترا بیوندینا ولپ، کارگردان ۵۵ سالۀ سوئیسی، اثری بیشیلهپیله و قابل احترام است. اثری که مشخصا سازندهاش دغدغه دارد و در کنارش سینما هم بلد است. او فیلم را با نمایی از روپوشهای بیمارستانی آغاز میکند که به نوعی ادای احترامی به کادر درمان هم محسوب میشود. در ادامه عنوان فیلم روی صفحه نقش میبندد و دوربین زنی به نام «فلوریا» را همراهی میکند که از اتوبوسی پیاده میشود و وارد بیمارستان میشود. با همکارش صحبتی کوتاه میکند و روپوشش را به تن میکند تا آمادۀ شیفت کاریاش شود. در همین دیالوگهای ابتدایی اشارهای به وضعیت زندگی شخصی نابهسامان او هم میشود که نقشآفرینی قدرتمند لئونی بنش تکمیلکنندۀ آن است.

در حقیقت پیش از بنش باید از کارگردان فیلم قدردانی کرد که به درستی دست بنش را برای این نقشآفرینی چنین باز گذاشته است. دوربین فیلم خوب و بهاندازه است و همواره همراه و دنبالکنندۀ کاراکتر فلوریا (لئونی بنش) است. هر جا که او میرود ما هم با او همراه هستیم و همین دوربین مهمترین عنصر در خلق شخصیت اصلی است. دوربین او کاملاََ ساده این کار را انجام میدهد و کارگردان به هیچ وجه قصد ندارد خودنمایی کند و این نکتۀ مثبت فیلم «شیفت آخر شب» محسوب میشود. دکوپاژ او هم خوب کار میکند و نماهای لانگشات، مدیومشات و کلوز-آپ به اندازه هستند. به گونهای که هم به کاراکتر اصلی نزدیک شویم و هم درگیر کارهای او و تعاملاتش با بیماران شویم.
