خبر روز

هنر توطئه‌چینی در قسمت هفتم بامداد خمار چه گذشت؟ 

نیمه اول قسمت هفتم «بامداد خمار» (نرگس آبیار) از نظر دراماتیک فشرده‌ترین بخش این سریال تاکنون است. هر چقدر قسمت قبلی آرام و بدون عجله پیش می‌رفت (به‌طوری‌که بخش عمده آن به نمایش یک خواستگاری بی‌نتیجه اختصاص داشت) قسمت هفتم پر از اتفاقات رنگارنگ است.

افشای ماجرای نامه‌نگاری با منصور و دعوت او به ایران، مشخص‌شدن حکمت تاکید بر مُهر عمه کشور و بودنش دست خجسته، نمایش گذشته عاطفی منصور و محبوبه، کنش‌گری جدی منصور و خشم تند او که خاندان را به هم می‌ریزد، درگیری لفظی حسام‌الملک و بصیرالملک، اولتیماتوم بصیرالملک به محبوبه برای تصمیم‌گیری در مورد اصلان، و موارد دیگر.

نکته کلیدی دیگر قسمت هفتم، ایجاد یک فوریت زمانی از سوی بصیرالملک به محبوبه است. می‌دانیم که در اصول درام‌نویسی ایجاد فوریت زمانی یکی از ضروریات داستان‌های پرتعلیق است؛ نکته‌ای که جایش در قسمت قبل خالی بود و حالا به ماجرا تزریق شده است. البته باید به این نکته اشاره کرد که در نیمه دوم قسمت هفتم از این فوریت زمانی استفاده‌ای نشد. روزها و هفته‌ها گذشتند بدون این‌که مشخص شود محبوبه چگونه توانست از زیر بار اولتیماتوم پدرش فرار کند. به‌نظر می‌رسد این فوریت زمانی کاشتی است که قرار است در قسمت‌های بعد برداشت شود. باید منتظر ماند و دید سازندگان «بامداد خمار» در قسمت‌های بعدی چطور از این امکانِ تازه اضافه‌شده بهره می‌گیرند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *