خبر روز

تصویر روز | یک اثر کاملا سرگرم‌کننده نقد و بررسی Heads of State

نقد و بررسی Heads of State ویل دِرینجر، بازیگر سرشناس سینمای تجاری آمریکا، مدت کوتاهی است که رئیس‌جمهور محبوب ایالات متحده شده است. او در آخرین سفر خود راهی لندن می‌شود؛ جایی که قرار است با سم کلارک، نخست‌وزیر بریتانیا، دیدار کند و در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک شرکت کنند. آن‌ها پیشاپیش توافق می‌کنند که هیچ اشاره‌ای به رسوایی‌های اخیر نداشته باشند، اما اوضاع در کنفرانس طبق نقشه پیش نمی‌رود و همه‌چیز شکلی غیرمنتظره پیدا می‌کند. این ماجرا آن دو را وارد بزرگ‌ترین و هیجان‌انگیزترین ماجراجویی زندگی‌شان می‌کند؛ ماجرایی که به گفته‌ خودشان، ارزش تبدیل‌شدن به یک کتاب خاطرات را دارد.

شاید «هیچ‌کس» را به یاد بیاورید؛ اثری که در سال ۲۰۲۱ با بازی باب اُدِنکِرک اکران شد و با صحنه‌های اکشن تماشایی و نفس‌گیرش، به‌ویژه نبرد معروف داخل اتوبوس که در فضای مجازی وایرال شد، توجه زیادی را جلب کرد. کارگردان روسی آن، ایلیا نایشولر، حالا با سومین اثر بلند خود و سومین تجربه‌اش در ژانر اکشن بازگشته است: «سران دولت».

سناریو‌ «سران دولت» را یک تیم سه‌نفره‌ جوان و به ‌ظاهر کم‌تجربه نوشته‌اند. اما این صفات را باید کنار گذاشت. آنچه در درجه اول این فیلم را به یک اثر سرگرم‌کننده تبدیل می‌کند، دقیقا همین فیلمنامه است؛ متنی پر از بگو‌مگوها و دیالوگ‌های دو‌نفره‌ و البته با ارجاعات فراوان که به ‌هیچ ‌وجه حاصل کار یک‌نفره نمی‌توانست باشد. این داستان نتیجه‌ یک کار گروهی دقیق و حساب‌شده است که هم در روایت، هم در دیالوگ‌نویسی و هم در شخصیت‌پردازی، یک سر و گردن بالاتر از بسیاری از آثار مشابه قرار می‌گیرد.

در سکانس بعدی، دو کاراکتر اصلی به تماشاگران معرفی می‌شود: جان سینا در نقش رئیس‌جمهور آمریکا، ویل دِرینجر، و اِدریس اِلبا در نقش نخست‌وزیر بریتانیا، سم کِلارک. از همان اولین برخورد و گفت‌وگوی این دو، نوع شخصیت‌شان برای بیننده روشن می‌شود و به دیدار پیشِ ‌روی آن‌ها علاقه‌مند می‌شویم. آنچه در ادامه داستان اتفاق می‌افتد صحنه‌هایی است که نیازی به تعریف قصه و مسیری که می‌پیماید ندارد؛ چرا که قسمت اعظم سناریو در صحنه‌‌های پرتحرک و لحظات کمیک تزریق شده و به شکل تصویر درآمده است. اما نمی‌توان  از نکات ریز و جزئیاتی که فیلمنامه به آن‌ها توجه کرده و وقت گذاشته است، به راحتی عبور کرد.

البته نویسندگان گاهی در به‌ کارگیری برخی شوخی‌ها به سراغ روش‌های قدیمی و بی‌رمق رفته‌اند؛ مثل استفاده از زنگ تلفن بامزه یا بازی‌های ساده‌ با جابجایی حروف کلمات که سال‌هاست تازگی خود را از دست داده‌اند. با این حال، «سران دولت» خوشبختانه در دام این شیوه‌های آسان و بی‌اثر نمی‌افتد و تمرکز اصلی خود را بر گره‌افکنی‌های سنجیده و گره‌گشایی در زمان مناسب می‌گذارد. اتفاقات و گره‌های گذشته‌ در ماجرای قصه در آینده دوباره استفاده می‌شوند و این بازگشت‌ها، ارزش و انسجام اثر را بیشتر می‌کنند. عناصر کوچک و به‌ ظاهر ساده‌ای مثل چیپس و ماهی خوردن سم با رقیب انتخاباتی ویل، هم در بافت روایت جا افتاده و هم با استفاده زیرکانه، تبدیل به عنصری کمیک شده است. در واقع انتخاب‌های بزنگاهی سناریو نشان می‌دهد نویسندگان برای شعور و تجربه‌ مخاطب احترام قائل‌اند و او و علاقه‌اش را به خوبی می‌شناسند.

قصه در استفاده از شوخی‌های موقعیت هم خلاق است؛ مثل صحنه‌ پیشنهاد یک بره به مأمور مرزی برای عبور غیرقانونی یا صحنه‌های استفاده از آپشن‌های ماشین ریاست جمهوری که هم طنز دارد و هم به یک لحظه‌ اکشن مفرح گره خورده است. از دیگر نکات درخشان متن داستان، پیچش‌های روایی، چرخش‌های ناگهانی و ساخت چهره‌های دوپهلو از نقش‌های سیاسی است. در جریان اتفاقات «Heads of State» هم شخصیت‌های اصلی و هم بیننده به دنبال دشمن می‌گردند. کسی که با نفوذ به سازمان ناتو، مشکلات متعاقبه را برای آن‌ها ایجاد کرده است. در اینجاست که فیلمنامه با نشان‌دادن چهره‌های سیاسیِ خاکستری و البته بازیگر‌هایی که از چهره‌شان سخت می‌توان فهمید سفید هستند یا سیاه، تا آخرین سکانس تعلیق را حفظ می‌کند و اثر را وارد لایه‌های معمایی می‌کند. در واقع این انتخاب‌های به ظاهر کم‌اهمیت که معمولا توسط اکثر منتقدان دیده نمی‌شود، هم جذابیت داستان را حفظ کرده و هم باعث می‌شود تا پایان، پیش‌بینی مسیر بعدی دشوار باشد.

منبع: گیمفا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *