سکانس روز | دو آثار خوب دیزنی «مالیفیسنت» و «لیلو و استیچ»

در ادامه با سکانس روز بررسی دو آثار خوب دیزنی «مالیفیسنت» و «لیلو و استیچ» پرداخته شده.
Maleficent (2014)
برداشت «مالیفیسنت» از یکی از نمادینترین شرورهای دیزنی، به طرز شگفتآوری تاریک و در برخی لحظات واقعاً آزاردهنده است، و حتی تعجبآورتر اینکه با وجود این ویژگیها فیلم موفقیت عظیمی کسب کرد. «مالیفیسنت» به ما ریشههای شخصیت اصلی را نشان میدهد که در آن سوءاستفاده و دردهای فراوانی وجود دارد و صحنههایی از «خواب زیبا» را بازآرایی کرده و معنای عمیقتری به آنها میبخشد.
آنجلینا جولی دوباره در نقش مالیفیسنت فوقالعاده ظاهر شده و با اینکه میدانیم سرنوشت شخصیت او چگونه رقم میخورد، سخت است که حداقل کمی هم در کنار او نباشیم. «مالیفیسنت» گرفتار برخی از مشکلات رایج دیگر بازسازیهای لایو اکشن مثل صحنه مبارزه غیرضروری در پایان و استفاده بیش از حد از CGI است، اما همچنان یکی از جذابترین بررسیها از منبع اصلی داستانهای دیزنی باقی میماند.

Lilo & Stitch (2025)
جدیدترین اثر در میان بازسازیهای لایو اکشن دیزنی، «لیلو و استیچ» به خوبی موفق شده است شوخیها و لحظات طنز نسخه اصلی را بازسازی کند، حتی با وجود تغییرات بزرگ و گاه ناپسندی که از داستان اصلی کم میکند. نقطه قوت بزرگ فیلم، خود استیچ است که با تمام شکوه اصلیاش حفظ شده، نه تنها به خاطر بازگشت صدای کریس سندرز، بلکه به دلیل ظاهر جذابش به عنوان یک موجود CGI لایو اکشن، که در میان این بازسازیها اتفاقی کمنظیر است.
با این حال، فیلم همچنان تغییرات و حذفهای چشمگیری دارد که باعث میشود نسبت به نسخه محبوب انیمیشنی عقب بماند. سبک بصری کلی فیلم واقعاً زیبایی بهشتی هاوایی را مانند انیمیشن اصلی به تصویر نمیکشد و برخی شخصیتها کاملاً متفاوت یا حتی حذف شدهاند، مانند کاپیتان گانتو. با این وجود، وقتی فیلم با شوخیهای خندهدار استیچ و لحظات احساسی گهگاه تقویت شده توسط کارگردان دین فلشیر کمپ همراه میشود، تجربهای لذتبخش رقم میخورد.
