خبر روز | سریال «از یاد رفته» بازگشت ملودرام معمایی

در شرایطی که تولیدات شبکه نمایش خانگی ایران طی دو سال اخیر بیشتر به سمت ملودرامهای عاشقانه یا کمدیهای سبک رفتهاند، «از یاد رفته» تلاش میکند مسیر متفاوتی پیش بگیرد: پیوند ژانر معمایی با درامی خانوادگی و اجتماعی. برزو نیکنژاد، کارگردانی که با آثار کمدی تلویزیونی و سریالهای اجتماعی شناخته میشود، اینبار با فیلمنامهای پرشخصیت و چندلایه وارد میدان شده است.

یک داستان خانوادگی
داستان با بازگشت پدربزرگ خانواده از خارج و سپس خبر مرگ ناگهانی او در مردهشورخانه آغاز میشود. این دو رویداد در فاصلهای کوتاه، بار سنگینی از تعلیق را بر دوش روایت میگذارند. مرگ پدربزرگ، نه فقط یک شوک احساسی، بلکه آغاز رقابت بر سر میراث، قدرت و نفوذ درون خانواده است.
تحلیل کارگردانی
نیکنژاد در انتخاب بازیگران نیز هوشمندانه عمل کرده؛ حضور چهرههایی که قادرند ابهام و چندلایگی را در بازی خود تزریق کنند، باعث شده مخاطب در همان ابتدا نسبت به نیت واقعی شخصیتها مطمئن نباشد. «از یاد رفته» به شکلی مستقیم و غیرمستقیم به موضوعاتی چون کنترل اقتصادی، میراث خانوادگی، شکاف نسلها و جایگاه زنان در ساختار سنتی میپردازد. آنچه سریال را از یک ملودرام صرف جدا میکند، تأکید بر فاصله میان «حقیقت» و «ظاهر» است. بخش زیادی از جذابیت اثر، از همینعدم اطمینان ناشی میشود؛ جایی که هر گفته و هر لبخند ممکن است معنایی خلاف آنچه دیده یا شنیده میشود، داشته باشد.
شخصیت پردازیها
یکی از نقاط قوت «از یاد رفته»، معرفی بیپروای شخصیتها در همان قسمت اول است. برخلاف بسیاری از آثار که تعلیق را در ابهام هویتی و گذشته شخصیتها جستوجو میکنند، اینجا نویسندگان به سرعت دست شخصیتها را رو میکنند، اما تعلیق را به روابط، رازهای پنهان و نحوه چیدمان آنها در برابر یکدیگر میسپارند. این انتخاب، یک مزیت ساختاری مهم دارد: مخاطب از همان ابتدا میداند با چه تیپها و انگیزههایی طرف است و کشش روایت بر پایه برخورد، تضاد و تغییر این روابط بنا میشود.
تضاد نسلی در دل قصه
در سطح کارگردانی، برزو نیکنژاد نشان داده که در میزانسنگذاری برای صحنههای خانوادگی و گفتوگوهای تنشزا مهارت دارد. او از سکوتها، فاصلهگذاریهای فیزیکی میان بازیگران و نگاههای معنادار بهخوبی استفاده میکند تا بدون اغراق دیالوگی، فضای شک و سوءظن را به تصویر بکشد. تدوین با ضرباهنگی کنترلشده، اجازه میدهد که هر خط روایی نفس بکشد و بیننده درگیر جزئیات شود، بیآنکه احساس کند روایت از مسیر اصلیاش دور میشود.
منبع: روزنامه ایران