خبر روز | نقد و بررسی فیلم Flight Risk بازگشت آقای کارگردان

اما این سنتشکنی تا چه حدی موفق بوده است؟ در نقد فیلم Flight Risk به آن میپردازیم.

نیم ساعت ابتدایی فیلم بهشدت ضعیف است، بهگونهای که آن را میتوان بدترین فیلم «مل گیبسون» از ابتدای تاریخ کارگردانیاش نامید. ریتم کُند، هیجان کاذب، عدم شخصیتپردازی، داستان ضعیف، شوخیهایی که درنمیآید و از همه مهمتر ضعف فیلمنامه، آقای کارگردان را بهنحوی محاصره کرده است که ظاهرا راه فراری ندارد. سه کاراکتر اصلی فیلم یعنی خانم مارشال (مدولین با بازی میشل داکری)، تبهکاری که خلبانی هواپیما را به عهده دارد (با بازی مارک والبرگ) و شاهد (وینستون با بازی توفر گریس) نهتنها شخصیت نمیشوند بلکه قابلیت تبدیل شدن به یک تیپ سینمایی را هم ندارند تا بتوانند مخاطب را با خود همراه کنند. زمانی که کاراکترها ساخته نمیشوند، تعلیقی که کارگردان سعی در ایجاد آن دارد جای خود را به هیجانات کاذب میدهد که نهتنها احساسات مخاطب را برنمیانگیزاند بلکه ریتم فیلم را نیز کُند و بهشدت خستهکننده میکنند.

اتفاقی که به واسطه آن یک مارشال آمریکایی، شاهدی را دستگیر کرده و با هواپیمای خصوصی منتقل میکند بهقدری گنگ و کمرنگ است که جهتگیری مخاطب را نیز دچار شک و شبهه میکند. حالا خلبانی هم به داستان اضافه میشود که قصد از بین بردن شاهد را دارد. تمامی این المانها بهشدت میتوانند تعلیقساز شوند اما ضعف فیلمنامه که داستان را به شکل ناقصی رها کرده است، مانع از انجام این مهم میشود. تصور کنید کارگردان قصد دارد المان طنز و کمدی را نیز از طریق کاراکترهایی که عملا هیچ هستند به داستان خود اضافه کند. نهتنها خندهای از مخاطب نمیگیرد بلکه داستان را نیز با وقفههای بیجایی مواجه میکند.

اما فیلم خطر پرواز برگ برندهای دارد که شاید اگر آن را رو نمیکرد این اثر به یک فیلم غیرقابل نقد تبدیل میشد. مشکلاتی که بیان شد اگرچه توانستند «مل گیبسون» را به گوشه رینگ ببرند و اثرش را تا مرز نابودی بکشانند اما تکنیک کارگردانی او و نحوه روایت داستان، Flight Risk را سرپا نگه میدارد. اطلاعاتی به مرور به فیلم اضافه میشود که کمک شایانی به پرداخت شخصیتی خانم مارشال میکند. گذشته او و مشکلات عدیدهای که با آن دست و پنجه نرم میکند اگرچه باعث شکلگیری کامل شخصیت «مدولین» نمیشود اما او را به یک تیپ نظامی باورپذیر تبدیل میکند که حالا مخاطب تلاشهای او برای محافظت از جان شاهد و موفقیت در اجرای عملیات را قبول کرده و با او همراه میشود. کارگردان مدیوم سینما را بهخوبی بلد است، بنابراین زمانی که کاراکترش ساخته شد، از دو المان تکنیک و نوع روایت داستان استفاده میکند تا تعلیقی که در نیم ساعت ابتدایی به هدر رفته بود را بار دیگر زنده کند.
منبع: گیمفا



