سکانس روز | نقد و بررسی فیلم The Long Walk

فیلم The Long Walk یک تریلر-وحشت دیستوپیایی است که خارج از جهان داستانی استیون کینگ قرار میگیرد و در اصل با نام مستعار او، «ریچارد باخمن»، منتشر شده بود. سالها این اثر «غیرقابلاقتباس» به حساب میآمد و کارگردانان بزرگی بارها برای ساخت آن وارد میدان شدند و ناکام ماندند. جرج رومرو در اواخر دهه ۱۹۸۰ بهدنبال ساخت نسخه سینمایی آن بود؛ فرانک دارابونت، خالق اقتباسهای ماندگار کینگ همچون رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)، مسیر سبز (The Green Mile) و مه (The Mist)، مدتها حق امتیاز فیلم را در اختیار داشت اما سرانجام این فرصت از دست رفت.

این فیلم سفری مرگبار است که هر قدمش بوی اضطراب و ناامیدی میدهد
آنچه این فیلم را از بسیاری آثار اقتباسی دیگر متمایز میکند، نحوه برخوردش با منبع اصلی است. لارنس به جای تکیه صرف بر خشونت و شوکهای ناگهانی، فضایی میسازد که مرگ و بقا را در قالبی انسانی و ملموس نمایش میدهد. هر قدم شخصیتها در مسیر جاده، نه فقط یک حرکت فیزیکی بلکه کنکاشی در روان آنهاست؛ جایی که امید، ترس، خشم و حتی رؤیاهایشان در برابر چشمان مخاطب برهنه میشود.

فیلم تماشاگر را میان دو حس متضاد قرار میدهد: ترس از مرگ و امید به بقا
خروجی خیرهکننده استیون کینگ در عرصه ادبیات مدرن، تهدیدهای ماورایی ماندگاری خلق کرده است؛ از دلقک رقصان پنیوایز در It و الکوکو در The Outsider گرفته تا موجودات هولناک The Mist و هتل نفرینشده The Shining. اما در کنار این هیولاهای فراطبیعی، همیشه عنصری دیگر در آثار او حضور دارد: شرارتهای انسانی. زن متعصب خانم کارمودی در مه، جک تورنس بیثبات در درخشش و پرسی وتمور در مسیر سبز نمونههایی از همین شرارتاند که نشان میدهند انسان گاهی از هر هیولایی ترسناکتر است.

کابوسی که از دل واقعیت میآید
The Long Walk ثابت میکند که ترسناکترین داستانها الزاماً از دل هیولاهای فراطبیعی برنمیآیند، بلکه میتوانند بازتابی از واقعیتهای تلخ جامعه و روان انسان باشند. به همین دلیل است که این فیلم نهفقط یکی از بهترین آثار ترسناک سال، بلکه یکی از مهمترین اقتباسهای کینگ در تمام دوران محسوب میشود؛ اثری که هم وحشت میآفریند و هم در قلب مخاطب جا خوش میکند.

منبع: مجله بازار