بررسی و نقد فیلم Bambi: The Reckoning افتضاحی دیگر

جلوههای ویژه در «Bambi: The Reckoning» اگرچه در برخی بخشها نوآورانهاند، اما باورپذیر نیستند. جلوهها معمولاً بیارتباط با سکانس یا نمای قبلی هستند و همین امر، فضای فیلم را فانتزی و غیرواقعی جلوه میدهد. در برخی صحنهها نیز، جلوههای ویژه به قدری اغراقآمیز عمل میکنند که نه تنها موجب پویایی اثر نمیشوند، بلکه خنده و تمسخر تماشاگران را برمیانگیزند.

بازیگران فیلم نیز، وضعیتی مشابه دارند. از جمله بازیگران این اثر میتوان به روکسان مککی، تام مولهرون، نیکولا رایت و سمیرا میتی اشاره کرد. تمامی بازیها سطحی، بیارزش و تیپیکال هستند. هیچیک از شخصیتها بهدرستی ساخته و پرداخته نمیشوند و این امر، به قدری سادهانگارانه است که حتی رفتارها، احساسات و حرکات چهرهی بازیگران نیز کمکی به مخاطب برای پذیرش خط داستانی نمیکند. در نتیجه، مخاطب با شخصیتهایی بیروح و فاقد عمق مواجه میشود که توانایی ایجاد همذاتپنداری ندارند.

موسیقی متن فیلم نیز، یکی دیگر از نقاط ضعف این اثر است. موسیقی، نه تنها کلیشهای و ساده است، بلکه از استانداردهای فعلی سینمای ترسناک نیز عقبتر است. گرگ بیرکومشاو که پیشتر در «Peter Pan’s Neverland Nightmare» با گروه ITN همکاری داشت، این بار نیز نتوانسته از عناصر مناسب بهره ببرد و در نتیجه، موسیقیای بیروح و فاقد جذابیت، حتی در سطح یک قطعهی بیکلام، تولید کرده است. بخشی از این ضعف ناشی از کلیت اثر و عدم باورپذیری آن، برای مخاطب است. باید توجه داشت که ناتوانی در کارگردانی، بهطور طبیعی مشکل در آهنگسازی را نیز به همراه دارد.

از دیگر مشکلات فیلم «Bambi: The Reckoning» میتوان به تدوین آن اشاره کرد. تدوین، که بر عهدهی دن آلن بوده، بیش از حد سریع انجام شده است. این روش که به نوعی سبک شخصی آلن محسوب میشود، مشابه آثار گذشتهی اوست، اما تمرکز بیش از اندازه بر فیلمنامه، باعث شده مخاطب از همراهی با اثر باز بماند و نتواند روند وقایع را، در مونتاژ بهدرستی تحلیل کند. به نظر میرسد آلن تلاش کرده تمامی تصاویر موجود در طرح را با سرعت به نمایش بگذارد، بیآنکه متوجه سردرگمی مخاطب، در مواجهه با این حجم اطلاعات باشد. شاید بتوان گفت تدوین واترفیلد در فصل نخست «Winnie The Pooh: Blood And Honey» با وجود آنکه نخستین تجربهی حرفهای او در این سبک بود، بسیار جلوتر از کار آلن قرار دارد.



