بررسی و نقد سریال «پلوریبوس» pluribus پربازدید ترین سریال هفته

به گزارش گلی شی سریال پلوریبوس (pluribus) وینس گیلیگان، جهانی را نشان میدهد که پس از یک تحول جمعی، اکثر انسانها در خوشبختی کامل به سر میبرند و تنها کارول، قهرمان زن داستان، باید معنای این تغییر و جایگاه انسانیت را در چنین جهانی کشف کند.

سریال جدید وینس گیلیگان با عنوان Pluribus، اثری پررمز و راز و در عین حال تماشایی است که پایان جهان را به شکلی تازه و فلسفی روایت میکند؛ پایانی که در آن تقریباً همه احساس آرامش میکنند.داستان از یک دگرگونی ناگهانی آغاز میشود. اتفاقی رخ میدهد که باعث میشود نوع بشر دیگر آنچه پیشتر بوده، نباشد. بیشتر انسانها دچار نوعی «تحول جمعی» میشوند. بجز کارول استورکا (با بازی رئا سیهورن)، نویسندهای بدبین و خسته از زندگی که رمانهای عاشقانهی سطحی اما پرفروشی مینویسد. او به شکلی مرموز از این تغییر در امان میماند و حالا باید برای نجات انسانیت مبارزه کند؛ البته اگر اساساً چیزی برای نجات دادن باقی مانده باشد.
از منظر فلسفی، «پلوریبوس» را میتوان بازتابی مدرن از دیدگاه جان استوارت میل دانست که میگفت: «بهتر است انسانی ناراضی باشیم تا حیوانی خوشحال.» در اینجا، خوشبختیِ همگانی نه نتیجهی آزادی، بلکه پیامد ازدستدادن فردیت است. موضوعی که با دغدغههای امروز دربارهی هوش مصنوعی و یکی شدن ذهنها در «شبکهای واحد» همخوانی دارد.
در نهایت، «پلوریبوس» سریالی است خیالانگیز و در عین حال نگرانکننده؛ روایتی از جهانی که شاید بیش از آنچه تصور میکنیم به واقعیت نزدیک است. پس از تماشای هفت قسمت، هنوز نمیتوان با قطعیت گفت مقصد این سفر کجاست، اما همانطور که یکی از شخصیتها میگوید، شاید ما هم ناخواسته در همان مسیر گام برمیداریم.



