خبر روز | راز جواد عزتی فاش شد؛ چگونه او نبض گیشه را در دست گرفت؟

راز جواد عزتی فاش شد
وقتی نام «جواد عزتی» به گوش میرسد، تصویری از یک بازیگر محبوب، توانمند و بیحاشیه در ذهن همه ما شکل میگیرد. سالهاست که او با نقشهایش، از کمدیهای تلویزیونی تا درامهای سنگین سینمایی، ما را خندانده، به فکر فرو برده و گاهی میخکوب کرده است. اما با اکران «تمساح خونی»، ما با یک جواد عزتی جدید روبرو شدیم: یک کارگردان تازهکار که در اولین قدم، گیشه را به تسخیر خود درآورد و رکوردهایی را جابجا کرد که بسیاری از کارگردانان باتجربه آرزویش را دارند.
موفقیت خیرهکننده «تمساح خونی» یک اتفاق یا یک شانس نبود. این یک پدیده قابل تحلیل است که پرده از رازی بزرگ برمیدارد؛ رازی که نشان میدهد چگونه جواد عزتی توانست اینچنین دقیق، نبض مخاطب و گیشه را در دست بگیرد. حالا وقت آن است که این راز را فاش کنیم.
راز اول: سالها شاگردی در محضر تماشاگر
اولین و بزرگترین راز موفقیت عزتی، در صندلی کارگردانی پنهان نشده است؛ بلکه در تمام آن سالهایی نهفته است که او جلوی دوربین، مشغول یادگیری بود. جواد عزتی بیش از یک دهه، فقط یک بازیگر نبود؛ او یک محقق باهوش بود که رفتار و سلیقه مهمترین استادش، یعنی «تماشاگر ایرانی»، را تحلیل میکرد.
او از مخاطب میلیونی سریالهای کمدی مانند «قهوه تلخ» تا تماشاگران خاصتر فیلمهای جدی مثل «ماجرای نیمروز» و «شنای پروانه»، یاد گرفت که مردم به چه چیزی میخندند، چه چیزی آنها را هیجانزده میکند و مهمتر از همه، چه چیزی آنها را متقاعد میکند تا برای دیدن یک اثر، از خانه خارج شده و بلیت سینما بخرند. او با کوهی از این دادههای ارزشمند پشت دوربین رفت. «تمساح خونی» حاصل سالها شاگردی در کلاس درسی بود که استادش، خودِ مردم بودند.

راز دوم: کمدی خالص، بدون تعارف و ادعاهای اضافه
در دورهای که بسیاری از فیلمهای کمدی سعی میکنند پیامهای فلسفی یا اجتماعی را به داستان خود تزریق کنند، عزتی یک انتخاب هوشمندانه و شجاعانه انجام داد: ساختن یک کمدی خالص. راز دوم او همین بود. «تمساح خونی» ادعای تغییر دنیا را ندارد؛ تنها یک هدف دارد و آن هم سرگرم کردن مخاطب و خنداندن او به مدت دو ساعت است.
- احترام به ژانر: فیلم یک کمدی-اکشن پر از موقعیتهای کمیک است و تا انتها به این ژانر وفادار میماند.
- فرمول آشنا، اجرای تازه: داستان «سرقت نافرجام» یک فرمول امتحانشده در دنیاست، اما عزتی با تزریق انرژی و خلاقیت ایرانی، آن را به اثری تازه و جذاب تبدیل کرد.
- پرهیز از شعار: عزتی فهمیده بود که مخاطب خسته از شعار، به دنبال یک پناهگاه برای فرار از دغدغههای روزمره است و «تمساح خونی» دقیقاً همان پناهگاه بود.
او با هوشمندی، خودش را نیز به عنوان وزنه اصلی و قابل اعتماد در مرکز این هرجومرج کمدی قرار داد و به مخاطب این تضمین را داد که قرار است همان عزتی محبوب همیشگی را ببیند.

راز سوم: شناخت نبض خیابان، نه فقط سالن سینما
و اما راز نهایی؛ جواد عزتی نبض جامعه را میشناسد. او درک کرده که مردم در شرایط فعلی، بیش از هر زمان دیگری به خنده واقعی و باکیفیت نیاز دارند. موفقیت او تنها به خاطر ساخت یک فیلم خوب نبود، بلکه به خاطر عرضه «محصول درست، در زمان درست» بود. او دارویی را ساخت که جامعه به آن نیاز داشت: یک کپسول دو ساعته از انرژی خالص و فراموشی مشکلات.
بنابراین، راز بزرگ جواد عزتی، یک فرمول جادویی یا یک شبه به دست نیامده است. راز او ترکیبی از هوش، تجربه، شناخت عمیق از مردم و احترام به خواسته اصلی آنها یعنی «سرگرمی» است. او نبض گیشه را در دست گرفت، چون قلبش سالهاست که هماهنگ با نبض تماشاگر ایرانی میتپد.
📌 با مجله خبری گلی شی همراه ما باشید با بهروزترین اخبار.