خبر روز | از نوجوانی تا حوریها؛ سریال هایی که وقتتان را هدر نمیدهند

به گزارش گلی شی در عصر طلایی سریال ها، وقتی بسیاری از مجموعهها اپیزودهایی طولانی و پیچیده دارند که تماشایشان بیشتر شبیه یک تعهد بلندمدت است، گروهی از سریالهای تازهنفس خلاف جهت آب شنا میکنند: کوتاه، چابک و مؤثر. آثاری چون «نوجوانی»، «حوریها»، «ضامن» و «چهار فصل» نشان میدهند که داستانگویی فشرده میتواند نهتنها به اندازه کافی باشد، بلکه اثربخشتر از روایتهای کشدار عمل کند.
در ظاهر، سریالهای جدید «حوریها» (سایرنز)، «ضامن»، «نوجوانی» و «چهار فصل» شباهت چندانی با یکدیگر ندارند. اما همگی نمونههایی برجسته از روند جدید تلویزیون هستند: کوتاهسازی.

«حوریها»: درخشش سریع در دنیایی عجیب و لوکس
در این مطلب چند سریال محبوب از نگاه منتقدان ورایتی را معرفی میکنیم:
شاید بهترین نمونه این روند، سریال «حوریها»(Sirens) از نتفلیکس باشد. بهراحتی میتوان تصور کرد که چنین داستانی ـ زنی که باید خواهرش را از چنگ یک فرقهی احتمالی تحت کنترل خانوادهای فوقالعاده ثروتمند نجات دهد ـ در قالب دهها قسمت کشدار روایت شود؛ جایی که لحظات آبکی و پرزرقوبرق سریال برجسته میشوند و واقعگرایی کاملاً قربانی کش دادن معماها میشود.
سریال حوریها
«چهار فصل»: نظم ساختاری در دل بحران میانسالی
یک «مرخصی ذهنی» مشابه ـ هرچند بسیار زمینیتر ـ در درام-کمدی بحران میانسالی «چهار فصل» دیده میشود. هر تعطیلات فصلی در قالب دو قسمت روایت میشود و این ساختار منظم، هدیهای جذاب به مخاطب است؛ چراکه امکان پرشهای زمانی منطقی را فراهم میکند و باعث میشود در فاصلهی بین قسمتها، اتفاقات تازهای رقم بخورد.
اگر احیاناً یکی از شخصیتها در این گروه با بازی تینا فی بیش از حد رقتانگیز یا ترحمبرانگیز به نظر برسد، با سفر گروهی بعدی، روابط و موقعیتها تغییر میکند. همین پویایی باعث میشود بار احساسی داستان هرگز از تعادل خارج نشود.

«ضامن»: هیولاها، جهنم و یک شکارچی با زمان محدود
«ضامن»(The Bondsman) مفهومیترین سریال این گروه است: یک شکارچی جایزهبگیر به نام هاب (با بازی کوین بیکن) به قتل میرسد و به جهنم میرود، اما اجازه پیدا میکند به زمین بازگردد، مشروط بر آنکه از مهارتهایش برای نابودی شیاطین سرکش استفاده کند. قسمتهای کوتاه این سریال در پلتفرم پرایم ویدئو بهخوبی با ساختار «هیولا در هر قسمت» هماهنگ است، و اطلاعات پسزمینهای شخصیتها تنها در صورت نیاز به مرور فاش میشود. با گذشت زمان، کمکم درباره گذشتهی هاب، خانوادهاش، دشمنانش و حتی بوروکراسی جهنم اطلاعات بیشتری به دست میآوریم.
«نوجوانی»: واقعگرایی نفسگیر در قالبی کوتاه
در مورد سریال «نوجوانی»(Adolescence)، با بازیهای چشمگیر و واقعگرایی تکاندهندهای روبهرو هستیم، اما زندگی در دنیای کودک بریتانیاییای که احتمالاً شرور است، برای مدت طولانی طاقتفرساست ـ بهویژه با توجه به دوربین روی دست که حالتی مشابه برداشت بلند (oner) ایجاد میکند و تماشاگر را مستقیماً در برابر صحنهای از یک قتل فجیع قرار میدهد. حتی اضافه شدن تنها یک قسمت، میتوانست روایت را از اثری جسور و تأثیرگذار به تجربهای فرساینده و ناخوشایند تبدیل کند.
البته ایدهی درام کوتاه چیز تازهای نیست ـ یکی از بهترین سریالهای تاریخ، «منطقه گرگ و میش»» (The Twilight Zone)، هر هفته در قالب یک قسمت ۳۰ دقیقهای (بههمراه تبلیغات) یک داستان مستقل روایت میکرد.
سریال نوجوانی
آنچه دوران معاصر را متفاوت کرده، حجمی است که به لطف پلتفرمهای استریم بدون قاعده، به سریالها داده شده است. درست است، از دوران سریالهای ۲۲ قسمتی شبکههای تلویزیونی فاصله زیادی گرفتهایم، اما آن ریتم تدریجی، امروز با مدل تماشای بیوقفه دگرگون شده است ـ مدلی که به اشتباه و بهزیان مخاطب، «بیشتر» را برابر با «بهتر» میداند.
زمانی که اعلام شد نیمهی دوم فصل چهارم «چیزهای عجیب» (Stranger Things) قرار است مدتزمانی به اندازه بلاکباسترهای دهه ۸۰ داشته باشد ـ آثاری که خود سریال از آنها الهام میگیرد ـ این احساس بهوجود آمد که تمام قانونهای قبلی کنار گذاشته شده است. واقعاً، آیا لازم بود قسمت پایانی سریالی که پیشتر حدود ۵۰ دقیقه زمان داشت، به دو ساعت و ۲۲ دقیقه برسد؟
📌 با مجله خبری گلی شی همراه ما باشید با بهروزترین اخبار.