خبر روز

خبر روز | The Movie اثر جدید برد پیت و خاویر باردم

فیلم F1: The Movie یک درام ورزشی هیجان‌انگیز با بازی برد پیت و خاویر باردم است که به فروش فوق‌العاده‌ای رسید. با نقد این فیلم همراه ما باشید.

بدون شک این فیلم همه‌ی جذابیت‌‌اش را مدیون بازیگران‌ و آن پروداکشن سنگین‌اش است وگرنه فیلمنامه به‌خودی‌خود چیزی برای ارائه ندارد. F1، یک فیلم ورزشی است که رده‌ی آثار حال خوب کن قرار می‌گیرد اما مشکل‌اش اینجاست که چیزی به این گونه‌ی سینمایی اضافه نمی‌کند و ایده‌ی خاصی هم ندارد. F1 از آن فیلم‌هایی نیست که در یاد مخاطب بماند و هوس دیدن‌ دوباره‌ی آن به سرش بزند.

سانی هیز، قهرمان قصه که نقش‌اش را برد پیت بازی می‌کند شبیه یک قهرمان ضدوسترن برمی‌گردد تا به رستگاری برسد و قهرمان شود

شخصیت سانی هیز ایده‌ی خوبی به ما می‌دهد اما پرداخت‌اش آنچنان نیست که به وجدمان آورد. او مثل قهرمان‌های ضدوسترن شروع می‌کند اما همانند آن‌ها ادامه نمی‌دهد. وقتی که از دور می‌آید فکر می‌کنیم داستان عجیبی پشت آمدن‌اش است اما این افتتاحیه طولی نمی‌کشد که همه چیزش را می‌بازد و در حد یک ویترین باقی می‌ماند. سانی هیز از آن گذشته‌هایی دارد که خوراک شخصیت‌پردازی است، تصادف تلخ‌اش در گذشته، رابطه‌ی عجیب و نیمه‌تمام‌اش با پدر و آرزوهای از دست رفته‌اش می‌توانست محل گرانش خوبی برای یک پرداخت عالی باشد.

درگیری قهرمان قصه با خودش از نوع کشمکش درونی است. یک نوع سفر قهرمانی که باید سانی برای رسیدن به فرمول یک آن را بپیماید اما کدام سفر برای سانی طرح‌ریزی شده‌ است

جدای از نقص‌های اصلی‌ترین رابطه‌ی شکل گرفته در این فیلم، رابطه‌ی میان سانی هیز با روبن نیز مشخص نیست. اصلا او به یکباره از کجا پیدایش شد، گذشته‌ی مشترک او و دوستش سانی چقدر از نظر روایت دراماتیک بوده که حالا روبن دست به دامن دوست قدیمی‌اش شده است؟. یا مثلا کل‌کل‌های سانی با جاشوا، چرا اینقدر درهم و برهم است و هیچ خط سیر مشخصی از لحاظ درام ندارد؟ جبهه‌ی سانی در مقابل هم تیمی جوان‌اش چهره‌ای نه‌چندان پرداخت‌شده به خود گرفته است. اصلا مسئله‌ی اصلی فیلم این است تقابل نسل‌ها با یکدیگر. اینکه تجربه پیروز است و یا اشتیاق. هسته‌ی مرکزی F1 به ایده‌ی مبارزه‌ی سانی با خودش و سانی با جاشوا وفادار است. سانی هم باید خودش را ببرد و هم هم‌تیمی جوان‌اش را. یک ایده‌ی پرپتانسیل اما با پرداختی لاغر!

این فیلم یک هم‌قرینگی ظریف با فیلم گرگ‌ها (The Wolfs) دارد. هر دویشان استعاره‌هایی از بازیگران نسل سوم هالیوود هستند

اما فیلم F1 از لحاظ شیوه‌ی کارگردانی و ایده‌هایی که در ژانر ورزشی کار می‌کند یک اثر جسورانه‌ی فوق‌العاده زیباست. اصلا صحنه‌ی رانندگی و مسابقات هیجانی در این فیلم محال است که از یادتان برود. تعلیقی که این ماشین‌ها برای مخاطب ایجاد می‌کنند توانایی این را دارند که تا انتها او را پای فیلم نگه دارند. این بلک‌باستر عظیم از نظر عناصر سبک بصری فیلمی واقعا جذاب و فراموش‌نشدنی است. البته این قدرت‌نمایی هم نشانه‌ای از ضعف است و هم نشانه‌ای از قدرت! درام در چنین شرایطی لاغر شده و تنها چیزی که برای مخاطب جذابیت دارد این مسابقات است. تا جائی که در انتهای فیلم تنها چیزی که یاد مخاطب می‌ماند، ماشین است و سرعت و برد پیت!

منبع: زومجی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *